سخنان بزرگان برای استوری

سخنان ناب برای استوری اینستاگرام ، جملات زیبا برای استوری ، سخنان فلسفی برای استوری

سخنان بزرگان برای استوری

سخنان ناب برای استوری اینستاگرام ، جملات زیبا برای استوری ، سخنان فلسفی برای استوری

حوادث سوریه نتیجه جنگ رسانه‌ای است


گفت‌وگو با شمشادی بر بحران و اتفاقات سوریه و نقش‌آفرینی رسانه‌ها در این حوادث متمرکز است.
با او درباره نقش رسانه ملی در بیان واقعیت‌ها و بازنمایی صادقانه پیشامدهای سوریه صحبت کردیم.
شمشادی معتقد است رسانه‌های حامی جبهه مقاومت در اقلیت هستند، اما تاثیرشان در تنویر افکار عمومی غیرقابل انکار و چشم‌پوشی است.
او می‌گوید حمایت وفادارانه و تدابیر کشورهای حامی مقاومت حتی مخالفان را هم به این نتیجه رسانده که حکومت سوریه از طریق نظامی ساقط نخواهد شد و بحران این کشور اصولا راه‌حل نظامی ندارد.
او همچنین باور دارد که ائتلاف رسانه‌های غربی، عربی و عبری در بروز و تداوم بحران در سوریه نقشی اساسی را بازی کرده است.

دقیقا چه مدت در سوریه بودید؟

چهار سال و شش ماه و 12 روز.

تمام این مدت ماموریت بود؟

بله.

چرا این‌قدر طولانی؟

از مهرماه 89 و پنج ماه قبل از آغاز بحران سوریه به عنوان مدیر دفتر نمایندگی و خبرنگار سازمان صداوسیما منصوب شدم. بنا بود این ماموریت سه ساله باشد و مهرماه 92 به ایران بازگردم، اما به علت بحران سوریه و احساس نیاز ماندگار شدم.

ارزیابی‌تان از اوضاع کنونی سوریه چیست؟

می‌خواستند نظامی که حمایت 60 تا 70 درصدی مردم را با خود دارد با یک برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت ساقط کنند، که موفق نشدند. همه دنیا هم پشت تروریست‌ها ایستاد و به اعتراف خودشان 120 هزار تروریست از 85 کشور دنیا به این کشور اعزام شد.

دنیا از لحاظ مالی، سیاسی، رسانه‌ای، تسلیحاتی، اطلاعاتی و لجستیک از آنها حمایت کرد تا نهایتا طی یک سال رژیم بشار اسد را ساقط کنند؛ اما 52 ماه است این نظام مقاومت می‌کند و هنوز سر پا است. البته این‌طور هم نیست که سوریه وضعیت خوبی دارد و با هیچ مشکلی روبه‌رو نیست. ده استان از 14 استان این کشور درگیر جنگ است. البته در برخی استان‌های مرکزی و ساحلی اوضاع آرام است و زندگی جریان دارد و دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها هم باز هستند. نظامی که قرار بود تروریست‌ها ساقطش کنند سرپاست و این هم حاصل ایستادگی مسئولان نظام و ارتش سوریه، تدابیر کشورهای دوست و حضور مدافعان حرم بوده است.

نقش رسانه‌های غربی و عربی را در پیدایش و بروز بحران سوریه و تداوم آن چگونه تحلیل می‌کنید؟

آنچه در سوریه اتفاق افتاد حاصل جنگ رسانه‌ای وسیعی بود که علیه نظام و مردم این کشور به راه افتاد. این فقط یک ادعا نیست و مدارک زیادی درباره‌اش وجود دارد. رسانه‌ها موجی ایجاد کردند از حامیان اصلی این بحران در ماه‌های ابتدایی که حامی و هادی تجمع‌های اعتراضی هم بودند. از این تجمعات اعتراض‌آمیز پخش زنده می‌رفتند که در نهایت مشخص شد بعضی از آنها ساختگی بوده و در استودیوهای مجهز شبکه‌های الجزیره و العربیه تصویربرداری شده است. این شبکه‌ها همه تکنیک‌ها و تاکتیک‌های موجود را به نفع جبهه مخالف و تروریست‌ها به کار می‌بردند؛ مثلا تجمع‌های چند صد نفری را چند ده هزار نفری اعلام کرده و نشان می‌دادند. استفاده از تاکتیک‌های سیاه‌نمایی، بزرگنمایی و دروغ‌پردازی در دستور کارشان بود. اگر یک میلیون نفر در دمشق جمع می‌شدند و به نفع بشار اسد شعار می‌دادند، این اتفاق را یا اصلا پوشش نمی‌دادند یا خیلی کوتاه و گذرا از آن می‌گذشتند و این جمعیت میلیونی را به دسته و گروه تعبیر می‌کردند. شبکه‌هایی مانند الجزیره و العربیه در اوج بحران سوریه گاهی 50 دقیقه از یک ساعت بخش مشروح خبری‌شان را به این مساله اختصاص می‌دادند؛ در حالی که در دنیا خبرهای دیگری از جمله حمله اسرائیل به غزه هم به گوش می‌رسید. شاید بخش عمده تداوم بحران سوریه به جنگ رسانه‌ای بازگردد که علیه نظام و مردم این کشور راه افتاده است.

این رسانه‌های همسو با تروریست‌ها به‌رغم داشتن هدف مشترک چه تاکتیک و عملکردهای متنوع و متفاوتی را به‌کار می‌گرفتند؟

شبکه‌های عربی بویژه العربیه و الجزیره عموما تاکتیک‌های مشابهی را به کار می‌بردند؛ اما شبکه‌های دیگر که به‌زعم خودشان حرفه‌ای بودند، سعی داشتند کمتر در دام این دروغ‌پردازی‌های بزرگ بیفتند. با این حال آنها هم حجم خبرهایشان درباره سوریه را به هیچ عنوان کاهش نمی‌دادند. برای مثال اگر یک درگیری رخ می‌داد و از هر دو طرف عده‌ای کشته می‌شدند، طرف مقابل دولت را صرفا نیروهای مردمی ذکر می‌کرد و آماری هم از تلفات سربازان سوری نمی‌داد. هدف و خط همه‌شان یکی بود، اما رسانه‌های عربی متعلق به کشورهایی نظیر عربستان و قطر خیلی رو و صریح و البته با حجم دروغ‌پردازی‌های بیشتر و وسیع‌تر به میدان آمده بودند. شبکه‌های دیگر هم البته فعال بودند، اما محتاط‌تر. تا به امروز از سوی این شبکه‌ها بارها چنین ادعایی مطرح شده که دمشق سقوط کرده است، اما همه دیدند که واقعیت چیز دیگری بود.

نظرتان درباره نقش و عملکرد رسانه ملی در بازتاب حوادث و البته بیان واقعیت‌های بحران سوریه چیست؟

در شش ماهه اول بحران سوریه در رسانه‌های داخلی جدی وارد نشده بود اما پس از آن اوضاع بهتر شد. شبکه‌های مختلف صداوسیما آنتن و فرصت بیشتری را به سوریه دادند. به گمانم با لحاظ کردن تمام اصول، ارزش‌ها و استراتژی‌ها باید دستمان در اطلاع‌رسانی بازتر بود و صرفا خبررسانی نمی‌کردیم و به تبیین حقایق هم می‌پرداختیم. برای مثال شاهد حضور گروه‌های سفاک و بی‌رحم در سوریه بودیم و از آنها هم می‌گفتیم، اما وقتی همین گروه‌ها به عراق رفتند همه توجهات به سوی آنها جلب شد و این در حالی بود که همین جنایات را در سوریه هم مرتکب شده بودند. شاید باید به این جنایات بیشتر می‌پرداختیم.

تا مدت‌ها مردم صرفا در اخبار می‌شنیدند ارتش سوریه در حال پیشروی و پاکسازی است. برای منتقدان این سوال پیش آمده بود که سوریه مگر چقدر بزرگ است که از تروریست‌ها پاک نمی‌شود. از سوی دیگر روزگار تک‌صدایی هم گذشته است و مردم به رسانه‌های دیگر هم دسترسی دارند. البته این اواخر تغییر در رویکرد خبری رادیو و تلویزیون نسبت به حوادث سوریه کاملا محسوس است و از این شبکه‌ها اخبار پیشروی و اشغالگری تروریست‌ها هم منعکس می‌شود.

این انتقاد درست است. در دنیای چند رسانه‌ای امروز دیگر نمی‌شود چیزی را نگفت و پوشیده نگه داشت. این سیاست و روند اخیر را از همان ابتدا باید در پیش می‌گرفتیم. زمانی که در اخبار اعلام می‌کنیم ارتش سوریه فلان منطقه را از تروریست‌ها پس گرفت، اولین سوالی که برای مخاطب پیش می‌آید این است که این منطقه کی اشغال شده بود که حالا آزاد شده؟! در همان آغاز وقوع بحران سوریه باید با ترسیم نقشه به مردم توضیح می‌دادیم چه مناطقی درگیر جنگ هستند و راست و دروغ ماجرا چیست. باید می‌گفتیم 120 هزار تروریست از 85 کشور در این کشور جمع شده‌اند و مناطق مسکونی را مین‌گذاری می‌کنند و این‌که جنگ در سوریه چریکی است و پارتیزانی و با نبرد کلاسیک تفاوت دارد. این‌ها را هنوز هم باید بگوییم.

البته این مورد درباره عراق تا حدودی جبران شده است ولی سوریه همچنان جای کار بسیاری دارد.

اگر بخواهید یک آمار بدهید، چند درصد رسانه‌ها همسو با جمهوری اسلامی و مقاومت هستند و چه میزان هم در گروه مقابل قرار می‌گیرند؟

فکر می‌کنم این مرزبندی را باید با نگاه وسیع‌تری به دو جبهه نظام استکباری و ائتلاف عربی، غربی، عبری و جبهه مقاومت ترسیم کنیم. انتظار نمی‌رود رسانه‌های معاند با آن همه امکانات، خبرهایی را پخش کنند که به نفع نظام سوریه و مقاومت باشد. چنین تصوری دور از ذهن است. همه با اهداف خودشان کار رسانه‌ای می‌کنند و البته سعی می‌کنند خود را بی‌طرف و بدون منظور نشان دهند. در آن‌سو یک‌سری شبکه‌های محدود را داریم که باید به جنگ این امپراتوری‌های رسانه‌ای بروند. قرار هم نیست چون کمیت کمتری دارند در این جنگ رسانه‌ای شرکت نکنند؛ اتفاقا باید میزان صداقت رسانه‌ایشان را هم بالاتر ببرند.

90 درصد رسانه‌ها در جبهه دشمن هستند و 10 درصد در جبهه مقاومت و همسو با نظام و مردم سوریه. واقعا تعداد رسانه‌های مستقل انگشت‌شمار است.

چه پیش‌بینی‌ای از بحران سوریه و آینده این کشور دارید؟

هیچ بحرانی در دنیا نیست که پایانی نداشته باشد و یک روز خاتمه نیابد. اما مهم است بدانیم بحران سوریه چگونه شکل گرفت و به چه ترتیبی پایان می‌یابد. آینده این کشور مبهم و پیچیده است و هر لحظه آبستن حوادث جدیدی است. بحران این کشور به خیلی از مسائل داخلی و خارجی ارتباط دارد، از جمله وضعیت سیاسی، نظامی، امنیتی، اجتماعی و حتی اقتصادی داخل سوریه و تحولات منطقه‌ای و اوضاع کشورهای همسایه. از اینها بالاتر، برنامه‌هایی که فراتر از منطقه در سطح بین‌الملل هم اتفاق می‌افتد، به سوریه ارتباط پیدا می‌کند. به علت پیچیدگی‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی پیش‌بینی آینده این کشور دشوار است. با این حال یک چیز مشخص است؛ کشورهای حامی مقاومت نشان داده‌اند تا آخرین لحظه و با تمام امکانات پای همپیمانان خود ایستاده‌اند و از موضع خود کوتاه نمی‌آیند. همین مهم باعث شده طرف‌های مقابل هم به این نتیجه برسند نظام سوریه از طریق نظامی قابل ساقط شدن نیست و از همین رو در کنار فعالیت‌های نظامی، طرح‌هایی را در پشت پرده طراحی و پیشنهاد می‌کنند تا به شکل آبرومندانه‌ای از این بن‌بست خارج شوند.

در این چهار سال ماموریت پرخطر آیا اتفاقی پیش آمد که مرگ را در نزدیکی خود ببینید؟

هر روز که خودرو را استارت می‌زدیم، توقع داشتیم منفجر شود و به هوا برود. معمولا خمپاره‌های زیادی در اطرف ما فرود می‌آمد، اما یک‌بار در نزدیکی شهر حلب در کمین افتادیم و از در و دیوار گلوله به سمتمان شلیک شد. تک‌تیراندازها شلیک می‌کردند و گلوله‌ها از بیخ گوشمان می‌گذشت.

محسن محمدی - گروه رادیو و تلویزیون


حکیم




با این مقدمه آورده است: فارغ از این شباهت‌های مضمونی در سیر روایی داستان «پایتخت 4» یک گاف تاریخی روی داده است.

در سریال، «ارسطو» در وضعیتی تصویر می‌شود که همسر چینی‌اش بر اثر سقوط هواپیمای مالزیایی از بین رفته و ارسطو نیز داغدار اوست.

درست بعد از مرگ همسر ارسطو است که انتخابات شورای شهر در محل زندگی خانواده «نقی معمولی» برگزار می‌شود و «هما» همسر نقی به عنوان نماینده به شورای شهر می‌رود. این در حالی است که بعد از سقوط هواپیمای مالزی هیچ انتخابات شورایی در کشور ما برگزار نشد.

اگر تاریخ سقوط پرواز شماره 17 مالزی - که جولای 2014 برابر با تیر ماه 1393 می‌شود - را کنار زمان برگزاری انتخابات شوراها قرار دهیم، می‌بینیم که بعد از سقوط این هواپیما هیچ انتخابات شورایی در کشور ما برگزار نشده است!

آخرین دوره انتخابات شوراهای شهر در کشور ما اسفند 1392 برگزار شد یعنی قبل از سقوط هواپیمای مالزی؛ پس آنچه در «پایتخت 4» تصویر شده، به لحاظ تاریخی ایراد دارد.

شاید اگر نویسندگان کار کمی هوشمندی به خرج می‌دادند و به جای انتخابات شوراها از انتخابات شورایاری مثال می‌زدند، این ایراد تاریخی برطرف می‌شد اما احتمالا در فشردگی تولید کسی حواسش به این مطابقت‌های تاریخی نبوده است. (باشگاه خبرنگاران)

حکیم



تشویق میلیونی والیبالیست‌ها از شبکه 3 و ورزش
تاریخ انتشار : یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 11:20 | شماره خبر : 1988912224230274450 تعداد بازدید: 298

    پ
    پ

دومین بازی تیم های ملی والیبال ایران و آمریکا امشب ساعت 21 در سالن 12 هزار نفری ورزشگاه آزادی برگزار و این بازی از شبکه سه سیما به طور مستقیم پخش می شود.

به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، بینندگان شبکه سه سیما می توانند امشب بازی دوم تیم ملی والیبال کشورمان را در برابر تیم ملی آمریکا تماشا کنند .

تیم ملی والیبال کشورمان در بازی قبلی که در چارچوب رقابت های لیگ جهانی والیبال برگزار شد توانست قهرمان جهان را شکست دهد. تماشاگران تلویزیونی بازی قبلی، پس از موفقیت والیبالیست‌های کشورمان در یک جشن خیابانی شرکت و بلندقامتان کشورمان را تشویق کردند .

این بازی علاوه بر شبکه سه سیما قرار است از شبکه ورزش سیما نیز به طور مستقیم پخش شود.