رضا فیاضی، بازیگر، شاعر و داستاننویس از خودش می گوید
زندگی با رویای کودکی
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 10:26 | شماره خبر : 1985382420829523519 تعداد بازدید: 113
رضا فیاضی را کودکان دیروز بخوبی میشناسند. بازیگر فیلمهای کودک؛ مثلا آقای جمالی در زیزیگولو. او این روزها بیشتر کار بزرگسال میکند. دلیلش هم این است که بیشتر همین کارها به او پیشنهاد میشود. بینهایت داستان و شعر منتشر شده و در حال انتشار دارد و همین طور در حال نوشتن کودکیاش است که به نظر خودش به هدر رفته.
تعریف؟
بازیگرم.
اهل؟
اهواز.
اولین باری که تهران آمدید؟
در دوره دبیرستان با یکی از همکلاسیهایم آمدم.
چه حسی داشت؟
شیرین و عجیب.
چرا عجیب؟
اولین باری بود که بدون خانواده سفر رفتم. هیجان داشتم.
چرا شیرین؟
با بچههای خوبی آشنا شدم در آن سفر.
چه جور بچههایی؟
کارگر جوشکار بودند. فامیلهای دوستم.
بچگی شما چه فرقی با حالا داشت؟
ما کودکی خشونتباری داشتیم.
جنگ بود مگر؟
نه. دعواهای محلی. دار و دستههای خشن.
شما هم جزو دار و دستهها بودید؟
نه. تئاتر مرا از آنها دور کرد.
پس دوری هم گاهی خوب است؟
نجاتم داد.
در کودکیتان چه چیزی جا گذاشتهاید؟
رویایم را. رویای کودکی را.
چرا؟
یک طورهایی کودک کار بودم.
مگر فقیر بودید؟
نه به آن معنا. خانه و ماشین داشتیم.
خب پس دیگر چه میخواستید؟
خب بعد از مدرسه باید میرفتم مغازه پدرم.
نتیجهاش چه شد؟
اگر کودکی کرده بودم شاید آنقدر برای بچهها و رویاهایشان کار نمیکردم.
یک حس خوب از بچگی؟
شیطنتهای خاص خودم را داشتم که شخصیتم را ساخت.
مثلا چه شیطنتی؟
یک زمانی روزنامه یک ستون داشت شبیه چت کردن امروزی بود.
چت کردن؟
بله. تو اسم و مشخصاتت را میگفتی و میگفتی دوست داری با چطور آدمی نامهنگاری کنی.
خب؟
با اسم مستعار «نگین» برای آدمها نامه مینوشتم. هم زنها، هم مردها.
چیزی هم پیدا کردید برای خودتان؟
بله. یک زندانی ابد در تبریز بود.
میخواست بیاید خواستگاری؟
میگفت عکست را بفرست.
چه عکسی فرستادید؟
نفرستادم. گفتم من دختر زشتی هستم.
خب، این تفریح چگونه شخصیت شما را ساخت؟
مسیر زندگیام را عوض کرد. باعث شد بازی کنم. بنویسم.
کدام یک از کارهای کودک این سالها قابل دفاع است؟
یکی از مهمترینها، زیزیگولو است. 96 درصد مخاطب کم نیست.
و دنیای شیرین؟
خیلی از بچههای آن دوره، بعدها به من گفتند دوست داشتیم تو پدرمان بودی.
دوست داشتید عروسکها زنده بودند؟
در دنیای خودشان بیشتر به آنها خوش میگذرد.
وقتی عروسکهای بیجان را کنار استودیو میبینید؟
یک چیزی یاد گرفتم از ماریو گونزالس. آمده بود ایران کمدی دل آرته یادمان بدهد.
چه چیزی؟
احترام به عروسکها. انگار زنده باشند. اگر چشم عروسکها را میکشیدیم عصبانی میشد.
وقت گذراندن با بچهها؟
عاشقشان هستم. با آنها بودن را ترجیح میدهم.
پس چرا کمتر از گذشته در کارهای کودک میبینیمتان؟
زندگی من هستند ولی مشکلات هم بوده همیشه.
چه مشکلاتی؟
اجازه ساخت ندادهاند دیگر.
برای بچهها قصه هم میگویید در زندگی شخصی؟
با نمایش برایشان قصه میگویم.
خواب کودک؟
یاد یک خاطره افتادم.
خب؟
دخترم خواب بود. عصبانی شدم فریاد کشیدم.
لابد از خواب پریده است؟
نه. نوار خوانندهای داشت میخواند. همان لحظه رسید به آنجا که: ای آفتاب آهسته/ تا در حریم یار من/ ترسم صدای پای تو/ خواب است و بیدارش کنی.
خب؟
توی سر خودم زدم. مرا متحول کرد. یاد گرفتم مراقب خواب کودکان باشم.
جیبتان شلوغ است؟
مداد و خودکار. فراوان.
کلکسیونش هم دارید؟
بله. تماشایی است.
چرا نقش خارجیها را به شما میدهند؟
یک بار در «امیرکبیر» بازی کردم و بعد هی تکرار شد دیگر.
یعنی نقش سفیر روس در امیرکبیر، روی پیشنهادهای بعدی موثر بود؟
بله بود.
آن لهجه را چطور درآوردید؟
مقابل سفارت روسیه میایستادم. با مراجعان حرف میزدم. بیشترشان میگفتند: فارسی بیلمیرم. بعد با آن خانم آشنا شدم.
کدام خانم؟
یک خانم کتابفروش بود. به حرف زدنش گوش دادم. بخصوص آکسانگذاریهایش.
حالا لهجه مورد علاقهتان چیست؟
فرانسه.
چرا؟
شعرگونه است. مثل بیشتر لهجههای بومی ایران.
اولین باری که یک نمایش جدی دیدید؟
یک گروه نمایش تخته حوضی آمده بودند اهواز. نوجوان بودم. بعد به گروهشان پیوستم.
رفوزه هم شدید در مدرسه؟
نه. شاگرد زرنگ بودم.
در زندگی چه؟
حسرتهایی دارم ولی نباختم.
چه چیزی خندهتان میاندازد؟
شک نکنید شادی بچهها. (صدای جیرجیر از گوشی میآید.)
اندوه؟
دعوای آدمها. همین الان دو گربه دعوا میکردند. صدایشان را شنیدم. بله. تمامش هم نمیکردند. مثل آدمها.
در زندگی هم نقش بازی میکنید؟
بازیگر افتضاحی هستم.
ولی دروغ که گفتهاید؟
به تته پته میافتم.
الهام شعر؟
گاهی مثل زایمان است.
وقتهای دیگر چه؟
وقتی عاشقم. با سرخوشی میآید.
ارزشمندترین کاری که یک هنرمند انجام میدهد؟
برای من شرکت بدون قید و شرط در فعالیتهای خیریه.
حس دیدن برف برای یک کودک جنوبی؟
خواهرم را آورده بودم تهران. اولین بار برف را دید. آنقدر ذوقزده شد، در برفها غلت میزد.
اگر یک کودک از شما بپرسد عشق چیست؟
عشق آدمها را نجات میدهد.
بدون عشق؟
آدمیزاد مرده متحرک است.
شما و عشق؟
عاشقم. عاشق طبیعت و همسرم و زندگی و همه چیز.
الناز اسکندری / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جامجم)
نمایش «چ» و «شیار 143» در آخر هفته تلویزیون
تاریخ انتشار : پنج شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 14:42 | شماره خبر : 1985392177243386279 تعداد بازدید: 1289
فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و انیمیشن ردپا، چ، ویکی و مردان پر زور، عیالوار، بچه نشو، کلارا و بچهخرس، در دره خدایان، مرگ در میزند، قلدرها، دامافکن، شیار 143، روز هفدهم، وکیل مدافع خشمگین، گروگان خانه درختی، خانهای از امید، ساغر، تاوان، فصل شکار و خوشقدم امروز و فردا از شبکههای سیما پخش میشود.
شبکه یک
امشب: ردپا، ساعت 22
فردا: چ، ساعت 16
به گزارش روابطعمومی سیما، فیلم سینمایی «ردپا» به کارگردانی سیلوین وایت، امشب ساعت 22 از شبکه یک پخش میشود. ژرارد دوپاردیو و جوی استار در این فیلم بازی کردهاند.
فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا نیز فردا ساعت 16 به نمایش درمیآید. فریبرز عربنیا، بابک حمیدیان، مهدی سلطانی، سعید راد و مریلا زارعی در این فیلم هنرنمایی کردهاند.
شبکه دو
امروز: ویکی و مردان پر زور، ساعت 9 / عیالوار، ساعت 23
فردا: بچهنشو، ساعت 9 / کلارا و بچه خرس، ساعت 17 و 30 دقیقه / در دره خدایان، ساعت 23
فیلم سینمایی «ویکی و مردان پر زور» به کارگردانی مایکل هاربیگ، امروز ساعت 9 صبح در قالب برنامه «سینما صبحانه» از شبکه دو به مخاطبان ارائه میشود.
در ادامه نیز فیلم سینمایی «عیالوار» به کارگردانی پرویز صبری، ساعت 23 پخش میشود. زندهیاد جمشید اسماعیلخانی، گوهر خیراندیش، اسماعیل داورفر، مرتضی ضرابی در عیالوار ایفای نقش میکنند.
فردا ساعت 9 فیلم سینمایی «بچه نشو» به کارگردانی درویش علیپور در قالب برنامه «سینما صبحانه» به روی آنتن میرود. در همین روز، فیلم سینمایی «کلارا و بچه خرس» به کارگردانی توبیاس اینش، ساعت 17 و 30 دقیقه پخش خواهد شد.فیلم سینمایی «در دره خدایان» به کارگردانی پاول هگیس نیز ساعت 23 نمایش داده میشود.
شبکه سه
امروز: مرگ در میزند، ساعت 11
فردا: قلدرها، ساعت یک/ دامافکن، ساعت 11 و 30 دقیقه/ شیار 143، ساعت 15 و 50 دقیقه
فیلم سینمایی «مرگ در میزند» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، ساعت11 امروز از شبکه سه در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد. داریوش اسد زاده، کورش تهامی، ناصر گیتی جاه و گلاره عباسی در این محصول 1390 سیمافیلم به نویسندگی سروش صحت و ایمان صفایی، ایفای نقش کردهاند.
ساعت یک بامداد فردا نیز فیلم سینمایی «قلدرها» به کارگردانی میمی لِدر پخش میشود. مورگان فریمن و آنتونیو باندراس بازیگران قلدرها هستند. این فیلم سینمایی با ژانر اکشن محصول مشترک آمریکا و آلمان در سال 2009 است. در همین روز ساعت 11 و 30 دقیقه فیلم سینمایی «دام افکن» به کارگردانی جون آمیل به نمایش درمیآید. کاترین زتا جونز، شون کانری و وینگ رامز در این فیلم محصول مشترک 1999، آمریکا، انگلیس و آلمان به ایفای نقش میپردازند. ساعت 15 و 50 دقیقه نیز فیلم سینمایی «شیار 143» به کارگردانی نرگس آبیار پخش خواهد شد. مریلا زارعی، مهران احمدی، گلاره عباسی و جواد عزتی در شیار 143 هنرنمایی کردهاند.
شبکه چهار
امروز: روز هفدهم، ساعت 15 و 30 دقیقه
فردا: وکیل مدافع خشمگین، ساعت 20 و 30 دقیقه
فیلم سینمایی «روز هفدهم» به کارگردانی محمدحسین حقیقی، ساعت 15 و 30 دقیقه امروز از شبکه چهارسیما پخش میشود. سیروس گرجستانی، امیرحسین صدیق و شهره سلطانی در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
فردا ساعت 20 و 30 دقیقه فیلم سینمایی «وکیل مدافع خشمگین» به کارگردانی پائول ایکافمن در قالب برنامه «سینما 4» نمایش داده میشود.جسیکا کاپشاو و جرمی راچفورد در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
شبکه پنج
فردا: گروگان خانه درختی، ساعت 9/ خانهای از امید، ساعت 13 و 30 دقیقه
انیمیشن «گروگان خانه درختی» به کارگردانی سین مک نامارا، فردا ساعت 9 صبح در قالب برنامه «تماشاخانه» از شبکه پنج روی آنتن میرود.در همین روز فیلم سینمایی «خانهای از امید» به کارگردانی دیوید اس کس ساعت 13 و 30 دقیقه به مخاطبان ارائه میشود.
شبکه شما
امشب: ساغر، ساعت 23
فردا: تاوان، ساعت 13 و 30 دقیقه
این شبکه ساعت 23 امشب فیلم تلویزیونی «ساغر» به کارگردانی سعید پورشعبانی را برای مخاطبانش تدارک دیده است.
علیاصغر هندی، رضا مولایی، سمیرا حسینی و شهرام عبدلی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
فیلم تلویزیونی «تاوان» به کارگردانی کاظم معصومی نیز فردا ساعت 13 و 30 دقیقه از شبکه شما پخش میشود.
سعید نیکپور، بهاره افشاری، نیما شاهرخ شاهی و پوریا پورسرخ در تاوان بازی کردهاند.
شبکه پویا
انیمیشن «فصل شکار» به کارگردانی جیل کالتون، راگر آلرز و آنتونی استاچ، امروز ساعت 21 از شبکـه پویا پخش خواهد شد. همچنین انیمیشن «خوش قدم» فردا ساعت 21 از شبکه پویا در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد.
شبکه نمایش
فیلمهای سینمایی و تلویزیونی «سابو وزنبورها»، «سایههای خورشید»، «ماه من» و «سرنوشت یک مبارز» و «ماموریت غیر ممکن سامورایی» فردا ساعت 12،15، 17،20 و 23 پخش میشود.
تلویزیون؛ محور ارتقای فرهنگ شهروندی
تاریخ انتشار : شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 02:00 | شماره خبر : 1987030206318361153 تعداد بازدید: 22
پ
پ
زندگی شهرنشینی در دو قرن گذشته چنان روند روبه رشدی داشته که امروزه بیشتر مردم در شهرها روزگار میگذرانند.
در عین حال، روابط و تعاملات میان شهرنشینان و اهمیت آن موجبات شکلگیری، بروز و گسترش مبحثی جدی تحتعنوان «فرهنگ و حقوق شهروندی» شده است به نیت ساماندهی و بهینهسازی کیفیت و سطح زندگی و ارتقای روابط انسانی میان ساکنان یک شهر و دیار. طرح فرهنگ و حقوق شهروندی البته مسائلی را با خود به همراه دارد که آموزش و ارتقا از آن جمله است. چگونگی زندگی و نحوه تعاملات و روابط در شهرهای بزرگ، کلانشهرها، آنقدر اهمیت یافته و اصالت گرفته که آموزش آن در دستور کار نهادها و سازمانهای ذیربط قرار گیرد.
رسانهها از جمله دستگاههایی هستند که آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی در سلسله مراتب وظایف راهبردیشان تعریف و اتفاقا بر آن تاکید شده است. در این میان، نقش سازمان صداوسیما به عنوان فراگیرترین رسانه، ممتاز است. بیشک رسانه ملی با نفوذ و تحتپوشش داشتن اقصی نقاط کشور و مخاطبان میلیونی میتواند در آموزش نهفقط فرهنگ شهری، که هر معروف و رویکردی که ارتقای سطح اخلاقیات و زندگی مردم را در پی دارد، نقشی بیبدیل را ایفا کند.
تلویزیون در خط مقدم است
شهرنشینی الزاما به معنی شهروندی نیست؛ ممکن است فرد یا افرادی در شهر زندگی کنند و اصطلاحا شهرنشین باشند، اما شهروند نباشند. شهروندی قوانین و الزامات خاص خودش را میطلبد. شهرنشین اگر راه درست زندگی اجتماعی را در پیش گرفت و با اطرافیانش تعاملات سالم و سازنده برقرار کرد، آنگاه میتوان عنوان یک شهروند خوب را بر او اطلاق کرد. باید این پرسش را طرح کرد که وضعیت زندگی شهروندی در کلانشهرهای ایران و بهخصوص پایتخت، چگونه است و در چه سطح و مرتبهای قرار دارد؟
یک جامعهشناس حوزه شهری واژه شهروندی را چنین تعریف کرد: «شهروندی به این معنی است که ساکن یک شهر، متناسب و مطابق با قوانین و هنجارهای رسمی جامعه عمل کند و خودش را نسبت به قانون متعهد بداند و به شهر احساس تعلق داشته باشد.» دکتر سیروس قنبری، دانشیار دانشگاه بوعلی همدان با توجه به این تعریف، نمره خوبی را برای شهروندان تهرانی در نظر نگرفت و گفت: اگر ملاک را عمل و تعلق به قانون بدانیم، شهروندان پایتخت چندان خودشان را ملزم به رعایت قانون نمیدانند و دوست دارند کارهایشان را با هر ابزار حتی غیرقانونی انجام دهند. با اینکه ارزیابی خوبی از رفتارهای شهروندی ندارم، اما معتقدم تغییراتی که در چند سال اخیر مشاهده میشود، میتواند امیدوارکننده باشد.
زندگی امروز به مهارتها و آگاهیهایی نیاز دارد که توسط نهادهایی که در این زمینه مسئولیت دارند بدرستی منتقل نشده است. نهادهای دولتی و حتی سازمانهای مردمنهاد وظیفه دارند با استفاده از روشهای علمی و رسانهای این آموزشها را به شهروندان منتقل کنند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، تمایلات شهروندان به قانونپذیری و تن دادن به اقتضائات زندگی جمعی مدرن به همین شکل خواهد بود.وی درباره نقش تلویزیون در این آموزش و آگاهیبخشی اظهار کرد: تلویزیون با توجه به برد و نفوذ ملیاش و بهرهگیری از فاکتور تصویر در خط مقدم است و باید این رسانه را اولین و مهمترین رسانه فرهنگساز بدانیم. فرهنگ مانند رودخانهای راه خودش را پیدا میکند و در این میان آنچه اهمیت دارد عاملیت رسانه ملی است که باید درست باشد. با لایحه و دستورالعمل نمیتوان فرهنگسازی کرد. باید اجازه داد سازمانهای مردمنهاد هم به میدان بیایند.
نقش رسانه ملی در آموزش و ارتقای فرهنگ شهروندی فقط در تولید و پخش برنامههای آموزشی مستقیم و گفتوگومحور خلاصه نمیشود و میتوان در این زمینه سهم و نقش عمدهای را به آثار نمایشی اعم از فیلم کوتاه، تلهفیلم و سریالهای تلویزیونی اختصاص داد. آثار نمایشی از این منظر که همواره بر انتقال پیام و آموزشهای غیرمستقیم، غیردستوری و غیرناصحانه تاکید دارد، شاید بتوانند تاثیر بیشتر و عمیقتری بر بینندگان خود داشته باشند. اما این کارکرد فیلمها و مجموعههای نمایشی هم الزاما قواعد و باید و نیابدهای خاص خودش را دارد. بهطور قطع آنچه در درجه اول اهمیت قرار میگیرد، تکنیکها و راهکارهای انتقال پیام به مخاطب است تا علاوه بر داشتن جنبههای سرگرمکننده و نشاطآور، گامی هم باشد در ارتقای زندگی شهروندی و آشنا کردن جامعه هدف با وظایف و البته حق و حقوقشان در قبال دیگران.
قالبی مناسب به نام آثار نمایشی
به باور مسعود بهبهانینیا که از فیلمنامهنویسان قدیمی است، تلویزیون یکی از منابع اصلی تغذیه فکری مردم است که میتواند ضمن سرگرمی، کارکرد آموزشی هم داشته باشد. انتقال پیام هم میتواند یا به صورت صریح، مستقیم و بیواسطه باشد یا در قالبی پوشیده و غیرمستقیم. بهبهانینیا در این باره توضیح داد: مثلا آموزشها و هشدارها درباره مصرف درست انرژی بیشتر به صورت مستقیم به بیننده منتقل میشود، اما وقتی که صحبت از مسائل اجتماعی و معضلات شهری میشود میتوان آنها را در قالب داستان گنجاند. اصولا آدمها از نصیحت خوششان نمیآید و در برابر تغییر رفتار مقاومت میکنند. پیام مستقیم نوعی دافعه را به دنبال دارد. هر چه بتوان این پیامها را پوشیدهتر و در قالب لایههای زیرین داستان جاسازی کرد، قاعدتا بیشتر برای مخاطب باورپذیر و مقبول خواهد شد.
نویسنده سریالهای ترانه مادری و نرگس ادامه داد: حوزه شهری یکی از فرازهای داستانی ما است و تزاحمها و تصادمهایی که در آن اتفاق میافتد، میتواند دستمایه اولیه و اصلی درام قرار گیرد. هر قدر هم که این تضادها و تصادمها بیشتر باشد، قاعدتا درامهای زیباتری شکل خواهد گرفت. اما مهم است که فیلمنامهنویس بداند چه چیزی میخواهد بگوید و از آن مهمتر اینکه به آنچه میگوید اعتقاد داشته باشد. متاسفانه نویسندگان تلویزیونی کمترین ارتباط ارگانی را با نهادها و سازمانهای متولی آموزش شهروندی دارند و بجاست که این نهادها یک اتاق فکر مشترک را با نویسندگان تشکیل دهند. فیلمنامهنویس ابتدا باید یک موضوع را بخوبی درک سپس در قالب دراماتیک و داستانی بیانش کند. خود من به سمت سوژههایی میروم که بر آنها تسلط دارم. مسئولان ذیربط باید باور کنند که میتوان از طریق سریالها و مجموعههای نمایشی آموزشهایی را به مخاطب ارائه کرد.وی بیان کرد: در کارهای تلویزیونی کمتر شاهد حضور یک محقق و کارشناس در کنار فیلمنامهنویسی و کارگردان هستیم. نویسنده خودش باید اهل مطالعات اجتماعی باشد و راسا پیگیر یک موضوع شود. نویسندگان ما عموما صاحب فکر هستند، اما مشکل اینجاست که هدفگذاریها مغشوش است. اگر قرار است درباره معضلاتی مانند آلودگی هوا و خودروهای تکسرنشین کار کنیم، باید یک هدفگذاری روشن داشته باشد. مردم باید به صورت مرتب در معرض این پیامها باشند.معیار بهروز بودن پیامها از نکاتی است که بهبهانینیا بر آن تاکید کرد و افزود: مثلا گاهی مشاهده میشود که یک سریال با وجود جذاب بودن حرفهایی را میزند که 40 سال پیش هم گفته شده است و در اجتماع امروز چندان کاربردی ندارد که این نشان میدهد سازندگان سرگرمی را بر آموزش ترجیح میدهند.
استفاده از قابلیتهای رسانه
پرسش اینجاست که تلویزیون تا چه میزان توانسته به این وظیفه و ماموریت خطیر خود عمل کرده و گامی بلند و استوار در زمینه آشنایی عموم مردم با الزامات و باید و نبایدهای شهرنشینی و به تعبیر بهتر زندگی شهروندی بردارد. آیا رسانه ملی از عهده این رسالت خطیر برآمده است؟
دکتر مریم جلالی، مدیر گروه خانواده شبکه دو معتقد است در نقش و سهم تلویزیون در زمینه آموزش فرهنگ شهروندی تردیدی وجود ندارد؛ اما باید دید چگونه میتواند این نقشآفرینی را انجام دهد و تا چه میزان توانسته از قابلیتهایش استفاده کند.
جلالی به جامجم گفت: تلویزیون در فرآیند جامعهپذیری و اجتماعی شدن مخاطبانش نقش اساسی دارد و به عنوان یک رسانه مکمل در خلق و خوی شهروندان و فرهنگپذیریشان بسیار موثر است. اگر بخواهیم به این مساله نگاه آسیبشناسانه داشته باشیم، در برخی حوزهها موفق بوده و بعضی هم نه. به طور مثال در آموزش فرهنگ ترافیک خیلی خوب کار کرده؛ اما در حوزههایی مانند همسایهداری موفق نبوده است. این هم بازمیگردد به نبود یک نقشه جامع رسانهای برای نهادهایی که در این زمینه باید به هم متصل باشند. باید براساس یک خطمشی، برنامهریزی جامع داشته باشیم سپس به برنامهریزی بپردازیم. برنامههای تلویزیون در وهله اول باید مبتنی بر خطمشی اساسی و در وهله دوم بر برنامهریزی جامع استوار باشد.
وی ادامه داد: امروزه در دنیا بر آموزش و اطلاعرسانی از راه سرگرمی تاکید میشود. در کشور ما اما به دلیل به رسمیت نشناختن استراتژیهای رسانهای از سوی نهادهای دیگر، برنامهسازان تلویزیونی مجبورند براساس ابتکار و شهود شخصیشان عمل کنند و به فرهنگ شهری بپردازند. متاسفانه در این زمینه همگرایی دیده نمیشود. تلویزیون اگر یک نقشه جامع داشته باشد و مبتنی بر آن هدفگذاری کند و از بهترین عوامل و ادبیات هم بهره بگیرد، یک رسانه فوقالعاده خواهد بود که میتواند پاسخگوی نیاز مخاطبانش هم باشد.
مدیر گروه خانواده شبکه دو در پاسخ به این پرسش که آموزش و انتقال فرهنگ شهروندی را در قالب کدام برنامهها بهتر و ثمربخشتر ارزیابی میکند، تصریح کرد: هر کدام از این برنامهها کارکرد ویژه خود را دارند. از سوی دیگر، سواد رسانهای مخاطب هم ملاک است. شاید یک بافت دراماتیک برای مردم جذابتر باشد تا یک سخنرانی پرشور و احساسی. اصولا کارهای رسانهای در سه سطح منش، نگرش و بینش انجام میشود که تا به امروز مسائل مربوط به فرهنگ شهروندی و زندگی شهری یک روساخت منشی داشته است و به نظر میرسد تلویزیون باید کمکم تغییر نگرش داشته باشد و ابزارهای دیگری را بهکار گیرد.
جلالی تصریح کرد: تلویزیون در مقام یک رسانه بیشتر قدرت افزاینده و کاهنده دارد تا توان ایجادی. اگر در این رسانه ساختارهای لازم موجود نباشد، نمیتواند یک رفتار قانونمند را از اساس تولید یا از بین ببرد. باید یک نگاه واقعگرایانه به ظرفیت تلویزیون داشته باشیم و مخاطب را هم بشناسیم. به گمانم این روزها برنامههای تعاملی بیشتر جواب دهد. در واقع تلویزیون باید واسطهای باشد تا مردم حرف خودشان را بزنند. شاید در روزگاری اگر تلویزیون یک پیام را میفرستاد، مخاطب آن را میگرفت، اما امروزه این فرآیند دوسویه شده است.
تلویزیون تنها رسانهای است که در زمینه آموزش فرهنگ شهروندی فعالیت میکند و حتی مجبور است بار دیگر دستگاهها و نهادهای ذیربط را هم به تنهایی بر دوش بکشد. لازم است به سمت همگرا کردن برنامهها، برنامهریزیها و سیاستهای رسانهای حرکت کنیم. تا زمانی که جزیرهای عمل شود، اوضاع از این بهتر نخواهد شد.
محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون
مردی که برای اثبات عشق خود پرید
در اولین قسمت «ماه عسل» چه گذشت؟
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 16:42 | شماره خبر : 1986725660935816607 تعداد بازدید: 2677
در حالی اولین قسمت از «ماه عسل۹۴» روی آنتن رفت که تیتراژ ابتدا و انتهای آن دو ترانه متفاوت بود و حاشیههای برنامه نیز با حضور مردی که برای اثبات عشق به همسر از بالکن خانه به پایین پریده بود، آغاز شد.
نخستین قسمت از «ماه عسل۹۴» حوالی ساعت ۱۹:۱۵ شب گذشته پنجشنبه ۲۸ خرداد از شبکه سه سیما روی آنتن رفت.
همخوانی هنرمندان با ترانه تیتراژ
در تیتراژ ابتدایی این برنامه که با صدای امیرعلی بهادری همراه بود، تعدادی از هنرمندان با ترانه تیتراژ همخوانی میکردند که از آن جمله میتوان به دانیال عبادی، محمد و مهدی سلوکی، عباس غزالی، مهدی ماهانی، هادی کاظمی، سپند امیرسلیمانی، بهنوش بختیاری و محمدرضا غفاری اشاره کرد.
البته احسان علیخانی مجری و تهیهکننده برنامه اعلام کرد تعداد دیگری از هنرمندان نیز با تیتراژ همخوانی کردهاند که در روزهای آتی از تصویر آنها استفاده میشود.
خبرنگار اعزامی به ماه
در دکور جدید «ماه عسل ۹۴» مجری حرفهای ابتداییاش را در حالی که تصویر ماه در پس زمینه او به چشم میخورد، آغاز کرد و خودش نیز به شوخی گفت انگار او خبرنگار اعزامی صداوسیما به کره ماه است.
دکور بخش گفتگو با مهمانان نیز مسطح با چند مبل و صندلی تزیین شده بود. ویژگی این دکور به این شکل بود که از نمای بالا تصویر کهکشان در ذهن متصور می شد و گویی مجری و مهمانانش در مرکز کهکشان مشغول گفتگو هستند. البته نورپردازی نامناسب باعث شد زیبایی دکور به درستی به چشم نیاید.
امسال نای جنگیدن ندارم
علیخانی در بخشی از سخنانش اظهار کرد: امسال بیاییم تصمیم بگیریم که از ناظر و دانای کل بودن استعفا دهیم و به راحتی قضاوت نکنیم. ما یک سری طرفدار داریم که برنامهمان را میبینند، یک سری هم هستند که دوستمان ندارند ولی نگاهمان میکنند، عده سوم هم نه دوستمان دارند و نه نگاهمان میکنند. با این حال من نای جنگیدن ندارم چون میخواهم به برنامه برسم.
مهمان شب اول «ماه عسل» باعث شد حاشیههای این برنامه از همان روز اول ماه مبارک رمضان کلید بخورد. شب گذشته زوجی جوان و برخی از اعضای خانوادهشان در برنامه حضور داشتند که مرد به خاطر اثبات علاقهاش به زن پس از یک مشاجره از او پرسیده بود می خواهی برای اثبات عشقم به تو خودم را از بالکن پایین بیندازم؟ زن هم موافقت کرده بود و اینگونه پرش مرد جوان از فاصله دو متر و نیم باعث دعوت او و خانوادهاش به برنامه شده بود.
پخش شدن لطیفههای متعدد در شبکههای اجتماعی
همین امر، موجب شد که از حین پخش برنامه، علاوه بر واکنشها و اظهار تعجب مخاطبان، لطیفههای بسیاری نیز در شبکههای اجتماعی دست به دست بچرخد و فراگیر شود.
تیتراژ پایانی «ماه عسل» امسال نیز قطعهای با خوانندگی احسان خواجهامیری بود.
«ماه عسل۹۴» به روال سالهای گذشته هر شب ساعت ۱۹روی آنتن میرود و پخش آن برای اولین بار با دو برنامه پرمخاطب از جمله «عمو پورنگ و محله گل و بلبل» و «خندوانه» همزمان شده است. (خبرگزاری مهر)
ادبیاتی با ریشه مقاومت
گنجینه ارزشمند زبان فارسی در دو بستر نظم و نثر نوشته شده است؛ ادبیاتی که با پشتوانهای غنی از اندیشهها، باورها و اعتقادات گذشتگان ما سرچشمه گرفته است. مقاومت و پایداری همواره در تاریخ ادبیات بخش عمدهای را به خود اختصاص داده است؛ از اثر سترگ فردوسی گرفته تا منظومههای پهلوانی که طی قرون متمادی برای اثبات حقانیت ایرانیان خلق شده، همه آثاری است که در خود بارقهای از پایمردی مردان و زنان این مرز و بوم دارد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس نیز ادبیات سعی داشته رسالت خود را به بهترین شکل انجام دهد و بسیاری از شاعران، نویسندگان و نمایشنامه نویسان از کنار این موضوع براحتی عبور نکرده اند. در این میان، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از این قافله عقب نمانده و پس از تأسیس رشته با قدمت زبان و ادبیات فارسی، بسیاری از استادان و صاحبنظران درصدد برآمدند تا گرایش های متفاوتی برای این رشته در مقطع تحصیلات تکمیلی ایجاد کنند. در میان گرایش های پیشنهادی چون نقد ادبی، ادبیات داستانی و ادبیات معاصر، گرایش ادبیات مقاومت با توجه به پیشینه ایران در ادبیات حماسی و پایداری گوی سبقت را از سایر گرایش ها ربود و از نیمه اول سال تحصیلی 88 ـ 87 براساس مجوز شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد شد.
نخستین دانشگاهی که اقدام به تأسیس این رشته کرد، دانشگاه باهنر کرمان بود، چرا که نخستین بار پیشنهاد ایجاد این رشته در اولین کنگره سراسری ادبیات مقاومت که در کرمان برگزار شد، ارائه گردید. استادانی که برای تدریس در این رشته انتخاب شدند، اغلب از اعضای هیأت علمی همین دانشگاه و تعدادی نیز از استادان صاحب کرسی هستند که از دانشگاه های دیگر دعوت شدند.
اهداف گرایش ادبیات مقاومت چیست؟
احمد امیری خراسانی، از استادان دانشگاه باهنر کرمان و بانیان راه اندازی رشته ادبیات مقاومت درباره چگونگی و اهداف تأسیس این رشته می گوید: گرایش ادبیات مقاومت، پس از پنج سال تلاش و همکاری انجمن ادبی دفاع مقدس کرمان، دانشگاه باهنر این شهر، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان و تهران و همکاری بی دریغ وزارت علوم و بعد از نوشتن سرفصل ها تصویب شد و از مهر 87 در دوره کارشناسی ارشد و با پذیرش شش دانشجو (روزانه سه نفر، شبانه سه نفر) کارش را آغاز کرده است.
وی با بیان این که پیش از این قرار بوده رشته مذکور با عنوان ادبیات پایداری کارش را آغاز کند، افزود: کمیسیون های تخصصی که برای این رشته تاسیس شده بودند، بعد تشخیص دادند بار معنوی کلمه مقاومت از پایداری بیشتر است و به همین دلیل تغییر عنوان یافت. در این رشته دانشجویان، ادبیات مقاومت کشورهای فلسطین، عراق، افغانستان، بوسنی و هرزگوین و کشورهای دیگر از جمله شمال آفریقا را می آموزند.
وی درباره عنوان انتخابی برای این گرایش می افزاید: برای این رشته ادبیات پایداری را یک ادبیات مستمر در طول تاریخ در نظر گرفتیم و معتقدیم در طول تاریخ هر نوع ایستادگی در مقابل دشمنان خارجی و گاهی استبداد داخلی مقاومت و پایداری است. ادبیات پایداری از نگاه ما ادبیاتی متعهد و ملتزم است که محصول اندیشه یک ملت، شعرا، حکما و حتی عرفاست که از کتاب های ارزشمند مذهبی ما مانند قرآن کریم، نهج البلاغه، احادیث و سیره پیامبر اکرم(ص) نشأت گرفته است. این ادبیات، پشتوانه ای قوی برای جوانانی است که امروز بیش از هر زمانی شیفته ادبیات غربی شده اند و ما وظیفه داریم آنها را با این گنجینه سترگ آشنا کنیم.
به گفته امیری خراسانی، عناوین و سرفصل های دکترای این رشته تدوین و به وزارت علوم فرستاده شده و با پیگیری مسئولان این وزارتخانه و خود دانشجویان در آینده دوره دکترای ادبیات پایداری نیز در دانشگاه باهنر کرمان برپا شود.
سرفصل های گرایش ادبیات مقاومت
بعد از کرمان، دانشگاه های سمنان، تهران و شیراز نیز نسبت به ایجاد این رشته اقدام کردند. سرفصل های دروس رشته ادبیات مقاومت، طوری تدوین شده که دانشجویان علاوه بر آثار ایرانی، آثار مربوط به ادبیات مقاومت نویسندگان و شاعران دیگر ملت های جهان را بخوانند.
دانشجویان رشته ادبیات فارسی با گرایش مقاومت طی تحصیل خود علاوه بر دروس مشترک با رشته ادبیات فارسی (ادبیات محض) از جمله صرف و نحو عربی، نظم و نثر عربی و زبان تخصصی با دروس تخصصی دیگری آشنا می شوند. از جمله:
تحقیق در متون نظم ادبیات مقاومت: در این درس که ریشه در ادبیات منظوم حماسی فارسی دارد، متونی چون شاهنامه فردوسی، قصاید ناصرخسرو، اشعار عبید زاکانی، سیف فرغانی و شعرای دوره مشروطه مانند فرخی یزدی به دانشجویان آموخته می شود.
تحقیق در متون نثر ادبیات مقاومت: از دیگر دروس تخصصی رشته ادبیات مقاومت، تحقیق در متون نثر ادبیات مقاومت است. در این درس دانشجویان با متون منثور کلاسیک مانند تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، نفثه المصدور و از دوران معاصر با چرند و پرند دهخدا و نویسندگان عصر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آشنا خواهند شد.
یکی دیگر از مهم ترین دروس این گرایش، حماسه های مذهبی و تاریخی است که در این درس منظومه های مذهبی از قرن چهارم هجری تا پایان دوره قاجار تدریس و بخش هایی از آن برای دانشجویان توضیح و تبیین می شود.
دانشجویان در این رشته علاوه بر دروس مذکور، دروسی چون روش تحقیق در ادبیات مقاومت، سبک شناسی ادبیات مقاومت، آشنایی با ادبیات انقلاب اسلامی، آشنایی با ادبیات دفاع مقدس، نقد ادبیات مقاومت و ادبیات مقاومت جهان را به صورت تخصصی می آموزند.
دکتر عبدالحسین فرزاد، استاد ادبیات عرب که هم اکنون تدریس درس ادبیات مقاومت جهان را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب به عهده دارد، راه اندازی رشته ادبیات مقاومت را ضروری می داند و بیان می کند: یکی از مکان هایی که بالقوه در ادبیات جنگ و مقاومت نقش دارد، دانشگاه است که می تواند نور علم را بر این ادبیات بتاباند.
وی با پذیرش این موضوع که هم اکنون تدریس رشته ادبیات مقاومت در دانشگاه ها با مشکلاتی مواجه است، افزود: این رشته هنوز با ناپختگی هایی مواجه است، اما دانشگاه ها به شکل مطالعاتی با این رشته برخورد می کنند و با گذشت چند نسل از تدریس آن و افزایش فارغ التحصیلان، این رشته جای خود را در میان سایر رشته های دانشگاهی باز خواهد کرد.
ادبیات دفاع مقدس، سرفصلی اساسی در رشته ادبیات مقاومت
همه تاریخ های مهم جهان در روند ادبیات تاثیرگذار هستند. انقلاب اسلامی و جنگ هشت ساله از این قبیل تاریخ ها محسوب می شود که ادبیات فارسی را با کیفیات گوناگون دچار تغییرات عمده کردند. داستان شکل گیری ادبیات جنگ نیز از نخستین سال وقوع آن قابل پیگیری است.
اسفند 1359 زمانی که قیصر امین پور این شعر را سرود «می خواستم / شعری برای جنگ بگویم / دیدم نمی شود / دیگر قلم زبان دلم نیست...» احتمالا نمی توانست حدس بزند، این نوع ادبیات در کمتر از 30 سال بعد، در قالب یک رشته مستقل در دانشگاه تدریس شود. هرچند این ادبیات پیشگامان بزرگی چون سیدحسن حسینی و سلمان هراتی را نیز در تاریخ خود دارد و اگر آنها هم اکنون در قید حیات بودند، شاید سرنوشت تدریس این رشته به دست مبدعان آن رقم می خورد.
بدیهی است، با گذشت سال ها از عمر انقلاب و جنگ، ورود ادبیات مقاومت به عنوان گرایش در مقطع کارشناسی ارشد، ضروری و خرسند کننده است. این احساس ضرورت از آن روست که نگاه تخصصی تر و جزئی نگرتر به همه مقولات، می تواند راه گشاتر باشد و منتج به دستاوردهای دقیق تری شود، اما مشکلاتی نیز بر سر راه این گرایش نوپا وجود دارد که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
دروسی که در رشته ادبیات مقاومت طراحی شده در وهله نخست بار سنگینی را به دوش می کشد ولی این دروس در طول تدریس با مشکلاتی چون خلأ منابع مواجه می شوند. کتاب هایی که برای این دروس تدوین شده، به دلیل مشکلات کمی و کیفی پاسخگوی نیاز دانشجویان این رشته نیست و بیشتر استادان نیز از منابعی که برای تدریس رشته ادبیات فارسی بهره گرفته می شود، استفاده می کنند و دروس مدونی برای این رشته تألیف نشده است.
با در نظر گرفتن این موضوع که رشته ادبیات مقاومت رشته ای نوپا در مقطع تحصیلات تکمیلی است، این مشکلات طبیعی به نظر می آید ولی کاش پیشنهاددهندگان به فکر تدوین منابعی برای تدریس بهتر این رشته قبل از راه اندازی آن بودند.
باید پذیرفت، گرایشی که با نام ادبیات مقاومت در دانشگاه های امروز ما پنج سال از عمر آن می گذرد، با مشکلاتی مواجه است که فقر پژوهشی و فقدان منابع و نبود استادان متخصص بخشی از آن است، اما این موضوع را باید به فال نیک گرفت. برای کشوری که بخش مهمی از تاریخش را حماسه، انقلاب و جنگ رقم زده، شناخت مؤلفه های پایداری ضروری و مهم است و دانشگاه هایی که اقدام به تأسیس این گرایش کرده اند، باید نگاه جدی تری به آن داشته باشند تا همه اقشار بویژه جوانان با مولفه های مقاومت و پایداری آشنایی بیشتری پیدا کنند.
معصومه کلانکی / جام جم
الان چه میکنند؟
روزهای بازیگری آقای گزارشگر
تاریخ انتشار : جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 19:15 | شماره خبر : 1985474104226588503 تعداد بازدید: 245
اسکندر کوتی فوتبال را آرام و بیحاشیه گزارش میکرد. اصلا اهل کنایه و طعنه نبود و همیشه از بازیکنان داخل زمین با احترام یاد میکرد. از این گزارشگر پیشکسوت خاطرهای هیجانانگیز در ذهن داریم. یکی بازی تیم فوتبال کشورمان با عربستان که وقتی کریم باقری میخواست ضربه پنالتی را بزند فریاد «الله اکبر» سر داد.
آن مسابقه به اندازه کافی حیثیتی بود و با این جمله اسکندر کوتی وجه حماسیاش تقویت شد. اگر این کلام مقدس در یک ویژه برنامه مذهبی یا دفاع مقدسی بر زبان مجری میآمد مردم تعجب نمیکردند؛ اما کسی انتظار شنیدنش را در یک گزارش فوتبال نداشت. بعدها کوتی اعلام کرد که این اقدام را برای تخلیه خود انجام داده است. او در گفتوگو با خبرگزاری فارس میگوید: «شما تصور کنید کسی که در جنگ بزرگ شده و 120 هزار نفر یک صدا بالای سر او بلند میشوند و یک شادی مشترک انجام میدهند چه باید بکند؟ من فقط توانستم اللهاکبر بگویم و خودم را تخلیه کنم. آن اللهاکبر کاملا ناخودآگاه بود.» البته نکته قابل توجه این بود که پنالتی کریم باقری گل نشد و هیجان بالای گزارشگر آن بازی بلافاصله فروکش کرد.
اسکندر کوتی کار رسانهای خودش را در رادیو کلید زد. او که اهل خوزستان و سرزمینهای جنوب است، 4 ماه قبل از جنگ در رادیو اهواز فعالیتش را در مقام نویسنده آغاز کرد. مثل خیلی از گویندههای دیگر به علت غیبت گوینده رسمی برنامه بر صندلی او تکیهزده و سپس در همان جایگاه ماندگار شده است. او در تمام 8 سال دفاع مقدس با رادیو همکاری داشت و اخبار جبهه و جنگ را گزارش میکرد.
حتما برایتان جالب است که بدانید کوتی یک فوتبالیست حرفهای بوده و به قول عادل فردوسیپور با شورت ورزشی عکس دارد!
او حدود 8 سال سرمربی تیم نوجوانان خوزستان بوده و بازیکنانی چون بهزاد غلامپور و سیامک رحیمپور زیرنظرش تمرین میکردهاند. همان زمان در کنار مربیگری فوتبالهای استان خوزستان را هم گزارش میکرد که کارش به مذاق مجریان تهرانی خوشآمد و با تشویق آنها عازم تهران شد. او هماکنون با برنامه «ایستگاه ورزش» رادیو جوان همکاری دارد و در یک برنامه عصرگاهی اخبار ورزشی را تجزیه و تحلیل میکند. چندی پیش عکسی از کوتی منتشر شد که او را در نقش یک مفتی اعظم وهابی نشان میداد. کوتی به علت تسلطش بر زبان عربی در مجموعه مستند بازسازی «جهل مرکب» با این نقش جلوی دوربین رفته است.
چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جامجم)
سفر «پایتخت» به مشهد منتفی شد
اوس موسی جلوی دوربین «پایتخت4» رفت
تاریخ انتشار : پنج شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 14:29 | شماره خبر : 1985180334884307863 تعداد بازدید: 979
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی پایتخت ۴ در منطقه شیرگاه استان مازندران همچنان ادامه دارد و قرار است که تا چند روز آینده مهران احمدی به گروه اضافه شود.
الهام غفوری تهیهکننده «پایتخت» درباره آخرین وضعیت تولید این مجموعه تلویزیونی گفت: هم اکنون گروه درحال ضبط قسمت های 13 و 14 در منطقه شیرگاه هستند.
وی ادامه داد: امروز با حضور همه بازیگران اصلی سریال، لوکیشن خارجی «جاده جنگلی» و «رودخانه» در حال فیلمبرداری است.
او با بیان اینکه کار تصویربرداری تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه خواهد داشت، تصریح کرد: تصویربرداری بیش از 50 درصد از سری چهارم «پایتخت» به پایان رسیده است.
تهیه کننده سریال «پایتخت» از آماده شدن کامل 10 قسمت از این مجموعه تلویزونی خبر داد و افزود: سایر قسمت های سریال هم تقریباً آماده و بهطور همزمان در حال مونتاژ و تدوین است. بخش های زیادی از سایر قسمتها آماده شده که با ضبط سکانس های باقی مانده و جاگذاری و تدوین، تعداد قسمت های آماده پخش از 10 قسمت هم بیشتر میشود.
تهیه کننده سریال «میکائیل» با بیان اینکه سفر گروه به مشهد مقدس منتفی شده است، درباره اینکه آیا در نهایت پایتخت به تهران میآید یا خیر توضیح داد: تیم نویسندگان هنوز درباره پایان مجموعه و اینکه به تهران بیایند یا نه تصمیمی نگرفتند ممکن است برای ضبط چند سکانس به تهران بیاییم یا خیر من هم از پایان داستان خبر ندارم.
غفوری همچنین اظهار داشت: ایفاگر کاراکتر اوس موسی یعنی هدایت هاشمی هم از دو سه روز گذشته به گروه اضافه شده و مقابل دوربین رفته است.
وی درباره آخرین وضعیت پیوستن مهران احمدی به پروژه «پایتخت4» نیز گفت: ما کماکان منتظر هستیم و قطعاً با پایان بازی او در فیلم سینمایی نرگس آبیار، ان شاالله مهران احمدی هم به گروه اضافه میشود.
تهیه کننده سریال «چک برگشتی» درباره فشردگی و سختی های کار توضیح داد: کار الان در شرایط بسیار سختی قرار گرفته و بسیار فشرده است و گرما و شرجی بودن هوا مزید بر علت شده، از فردا پنج شنبه با آغاز ماه مبارک رمضان همه عوامل پشت صحنه و مقابل دوربین با زبان روزه باید ادامه کار بدهند اما با همه این شرایط آرزوی من و همه عوامل این است که سری چهارم پایتخت مورد توجه بینندگان خوب شبکه یک قرار بگیرد. اگر این سریال با اقبال بینندگان مواجه شود قطعاً خستگی کار از تن همه بازیگران و عوامل پروژه بیرون خواهد رفت.
با پایان آخرین قسمت سریال «جاده قدیم» پخش مجموعه تلویزیونی «پایتخت 4» از امشب راس ساعت 22 از شبکه یک سیما آغاز می شود. (تسنیم)
- پاکترین آرزوها ، در سینه مهربانان است . حکیم ارد بزرگ
- آدمیان تنها با مهر ، به یکدیگر گره می خورند . حکیم ارد بزرگ
- ماندگارترین نوا ، آهنگ مهربانی است . حکیم ارد بزرگ
- مهری ماندگار می ماند ، که در آن ادب و برخورد درست ، هویدا باشد . حکیم ارد بزرگ
- آزادیخواهی ، نجابت و شرف ، مایه سرفرازی ایرانیان بوده و هست . حکیم ارد بزرگ
- شناخت درست فراخنای بیکران گیتی ، آدمهای تندرو و خشن را هم ، آرام و نرم خو خواهد نمود . حکیم ارد بزرگ
- شورانگیزترین مهر ، دلدادگی به میهن است . حکیم ارد بزرگ
- اگر ارزش های میهنی کمرنگ شوند ، یکپارچگی کشورها به چالش کشیده می شود . حکیم ارد بزرگ
- تنها آدمهای کوچک ، پیشینه نیاکان خویش را به ریشخند می گیرند . حکیم ارد بزرگ
http://sokhanan-bozorgan.pops.tv/t220-topic