ترجمه عادل فردوسیپور رونمایی شد
تاریخ انتشار : چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 11:07 | شماره خبر : 1983426006813587477 تعداد بازدید: 184
کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» با ترجمه عادل فردوسیپور و همکارانش بهزاد توکلی و علی شهروز رونمایی شد.
نشست رونمایی این کتاب نوشته «رولف دوبلی» ۲۵ خردادماه با حضور استادان، هنرمندان و ورزشکاران از جمله «علیاکبر فرهنگی»، «باقر ساروخانی»، «کیانوش عیاری»، «امیر حاجرضایی»، «مرتضی محصص»، «کمال دُرّانی»، «علیرضا شیری»، «جواد نکونام» و ... در موزه سینما برگزار شد.
در ابتدای مراسم دکتر علیاکبر فرهنگی که با عنوان پدر علم مدیریت رسانه کشور شناخته میشود، ضمن خوشحالی از چاپ این اثر گفت: «خوشحالم که در این جمع هستم و میدانم که همه شما از دوستداران عادل فردوسیپور هستید. آقای فردوسیپور از چند جهت انسان برجستهای است؛ هم از نظر ورزشی، هم از نظر رسانهای، ادبی و مسائل زبانشناختی. یکی از مباحث قابل توجه در این کتاب، همین هنر شفاف اندیشیدن است. در طول تاریخ یکی از علایق بشر همین بوده که کمتر اشتباه کند، تصمیم درستی بگیرد و با درستاندیشی و تصمیم درست رفتار درستی داشته باشد. کتابی که آقای فردوسیپور ترجمه کرده توانسته به خوبی این کار را انجام بدهد و شما را با انواع روشهایی که ذهن را به حرکت درمیآورد آشنا کند. در واقع میشود گفت این کتاب به نوعی خلاقیت و مفاهیم خلاقیت را در ما برمیانگیزد.»
فرهنگی در ادامه درباره ترجمه این اثر گفت: «این کتاب ترجمه بسیار روان و سلیسی دارد. من قبلا هم کارهای آقای فردوسیپور را دیده بودم. او همانطور که در برنامههای تلویزیون بسیار شفاف است در نوشتن هم بسیار شفاف است؛ بسیار خوب مینویسد و ترجمه میکند و میتواند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اگر تفهیم و تفاهم و تسهیم معانی را در نظر بگیریم، آقای فردوسیپور تقریبا در این زمینه استاد است. من به ایشان تبریک میگویم که چینن کار بزرگی انجام داده و منتظر هستم کارهای بهتر و بزرگتر و برحستهتری را از این ایشان ببینیم و امیدواریم در سالهای آینده در جام جهانی شاهد معانی و مفاهیم جدید در فوتبال باشیم.»
سپس دکتر باقر ساروخانی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در سخنانی گفت: «کتاب عنوان خیلی خوبی دارد: اندیشیدن! آنچه انسان را از همه موجودات متمایز میکند همین اندیشه است. یکی از زیباترین آیات الهی در کتاب آسمانیمان هم همین است "یتفکرون فی خلق السماوات و الارض". و در ادامه میگوید"ربنا ما خلقت هذا باطلا"و بعد هم میگوید خدایا تو این همه کائنات و جهان را بی خود خلق نکردهای! خدا هم دوست ندارد آدمها همین جور و بیدلیل بگویند «ماشاءالله! یا خدایا آفرین» اول فکر کنند بعد بگویند الحمدلله! بنابراین، با کتاب خوبی روبهرو هستیم چون ما را به فکر کردن دعوت میکند.»
او در ادامه افزود: «یکی از نکات این کتاب "چگونه گفتن، مهمتر از چه گفتن" است. یعنی این که چگونه حرف را بزنیم، مهمتر از این است که چه چیزی را بگوییم. شاید کمتر روی این قضیه فکر کرده باشیم و در واقع از آن غافل هستیم. یک فصل دیگر این کتاب میگوید که چطور زندگی کنیم. راهکارش هم این است که به گونه ای که انگار فقط یک روز زنده هستیم زندگی کنیم. یقین دارم که نکات این کتاب برای همه ما آموزنده خواهد بود. روح کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» این است که از غریزه محض حیوانی بیرون بیاییم و تبدیل به انسانی بشویم که میداند چگونه مدیریت و زندگی کند.»
دکتر کمال درانی از استادان روانشناسی حاضر در این برنامه سخنران دیگری بود که درباره کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» گفت: «میتوان از سه منظر به این کتاب نگاه کرد: ۱- خود کتاب چه میگوید ۲- خود گوینده و منبع خبر چه منظوری داشته است ۳- مخاطب چه میفهمد. مقدمه کتاب را بسیار شفاف و گویا دیدم که اثر را به خوبی معرفی میکند. بارها به آقای فردوسیپور در کلاسهای دانشگاه گفتهام که نوع برنامه اجرا کردنش را هم میتوان از این سه منظر بررسی کرد و همیشه هم سر کلاس در این باره و درباره ژستهایش هنگام اجرای برنامه ۹۰ بحث و گفتوگو کردهایم. در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» بیشتر نویسنده دارد روایتی را نقل میکند که از تجربیات خود ناشی شده و این روایت بیشتر از ساز و کار ذهنی اوست. علم روانشناسی امروز فکر میکند چطور ذهن انسان کار میکند. ما دنیا را از عینک ذهنمان نگاه میکنیم. آن چه در واقع وجود دارد، متفاوت از آن چیزی است که در ذهنمان میسازیم. کتاب پیش رو، بر این نکته تاکید میکند و بیشترین کارکردش هم روی همین کارکرد ذهن انسان و نیمه پر و خالی لیوان است.»
او در ادامه گفت: «یک اشکال هم در این کتاب به نظرم آمد. این که نویسنده در آن نیمه خالی لیوان را بیشتر نگاه میکند. این مساله ممکن است روی برخی از خوانندگان اثر سوء داشته باشد.»
در ادامه دکتر علیرضا شیری صحبت کوتاهی کرد و با اشاره به لحن روایی کتاب گفت: «حالت روایی کتاب باعث میشود که خواننده از خواندن این اثر لذت ببرد. من هم با موضوع بدبینی در کتاب که دکتر درانی از آن حرف زدند، موافقم.».
دکتر روشندل هم درباره این کتاب گفت: «کتاب با داستانهای روایی و کوتاه ما را با شیوه شفاف اندیشیدن و خطاهای ادراکی و تفکر آشنا میکند. میگویند اندیشهای وجود ندارد مگر اندیشهای که آن را میسازد. آقای فردوسیپور سیری را در پیش گرفته و خیلی هدفمندانه کار میکند. نه این که از سرشناسی خود سوء استفاده کند بلکه در راستای تاثیرگذاری بیشر در جامعه عمل میکند. از این جهت به او تبریک میگویم.»
در پایان این مراسم عادل فردوسیپور درباره کتاب و چگونگی ترجمه آن صحبت کوتاهی کرد و گفت: «ترجمه کردن کار درآمدزایی نیست اما کار پر دردسر و جذابی است. در این کتاب به یکسری خطاهای ذهنی که هر روز دچارش میشویم اشاره شده. این کتاب شاید تلنگری باشد برای این که بدانیم در زندگی دچار چه اشتباهات و اشکالاتی هستیم و برخلاف کتابهای روانشناسی که میگویند این کار را بکن و این کار را نکن، ما را فقط در جریان اشتباهاتمان قرار میدهد.» (ایسنا)
گسترش ویترین جبهه فرهنگی انقلاب
بسیاری از جامعهشناسان و کارشناسان امور فرهنگی و رسانه معتقدند، دورهای که ما بنشینیم و منتظر بمانیم مخاطب به دنبال پیام باشد به سر آمده و امروز باید پیام را نزد مخاطب ببریم. بر این اساس، در حوزه نشر موضوع توزیع کتاب اهمیت دوچندانی مییابد، به صورتیکه امروزه بیشتر ناشران و فعالان عرصه نشر یکی از مشکلات جدی صنعت نشر را توزیع نامناسب کتاب برمیشمرند.
این معضل دامن جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را بیشتر گرفته است. انتشارات سوره مهر که به ادعای حجت الاسلام سیدمهدی خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات پرچمدار ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است، برای برطرف کردن این ضعف، فروشگاه بزرگی در راسته کتابفروشی های میدان انقلاب احداث کرده است. این کتابفروشی روز گذشته با حضور جمعی از مسئولان سازمان تبلیغات و حوزه هنری و نویسندگان و علاقه مندان کتاب افتتاح شد.
به گزارش جام جم، پیشتر انتشارات سروش وابسته به صدا و سیما همراه با مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مجموعه فروشگاه های زنجیره ای ترنجستان را نیز در این راستا تاسیس کرده بود. با وجود این، بسیاری این اقدامات را محدود به پایتخت می دانند و می گویند مخاطبان شهرستانی به کتاب دسترسی ندارند و از آثار و تولیدات جبهه فرهنگی انقلاب محرومند.در همین رابطه محمد حمزه زاده، مدیر عامل انتشارات سوره مهر در گفت وگو با جام جم دسترسی به کتاب را بحثی اساسی می داند و می گوید: هر قدمی که در گسترش ویترین های کتاب در مرکز و استان ها برداریم به توسعه کتاب و کتابخوانی کمک کرده ایم. به گفته او، انتشارات سوره مهر با ایجاد فروشگاه های زنجیره در سراسر کشور قصد دارد در ترویج کتاب و کتابخوانی در عرصه نشر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تلاش کند. او با تأکید بر این که این فروشگاه ها تنها به توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی می پردازد، تاکید می کند: دست ما به سوی ناشران آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دراز است و امیدواریم آنها ما را در این رمینه یاری کنند.
ضعف از تولید تا توزیع
میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی بر آن است که مسأله توزیع، مشکلی دیرین در صنعت نشر ایران است که همچنان به صورت رهاشده و مدیریت نشده به کار خود ادامه می دهد. با وجود این او معتقد است، بخشی از مشکل توزیع در صنعت نشر ما بویژه در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی به تولید برمی گردد. او با تأکید بر این که در تولید به کیفیت و نیاز و اقتضائات مخاطب کمتر توجه می شود، به جام جم می گوید: همچنین فرم و شکل آثار کمتر با محتوا همخوانی دارد و همه اینها سبب شده ما در بخش توزیع دچار مشکل شویم....
به باور او تا زمانی که کتاب های ما از نظر شکل، محتوا، آراستگی و ... تأمین کننده نیاز مخاطب نباشد، هر چه هم فروشگاه های مدرن و خوبی داشته باشیم، راه به جایی نخواهیم برد. او این معضل را نه تنها مسأله کتاب های جبهه انقلاب، بلکه معضل اساسی کل بازار نشر ما می داند و بیان می کند: همه دست اندرکاران صنعت نشر باید دست به دست هم بدهند تا این موضوع حل شود.
او فروشندگان کتاب را نیز یکی از حلقه های مؤثر در توزیع مویرگی کتاب برمی شمرد و می گوید: « مسأله ترویج کتاب و معرفی آن یکی از خلأ های جدی ما در کنار توزیع کتاب است و در فروشگاه ها نیازمند کسانی هستیم که متناسب با نیازهای مخاطب به او کتاب معرفی کنند و به قولی برای
او نسخه بپیچند.»او کار کتابدار و کتابفروش را به حکیمان سابق تشبیه می کند که بیماری مراجعانشان را تشخیص می دادند و دارویی برای او تجویز می کردند و خود دارو را در اختیار او می گذاشتند.از سوی دیگر، برخی از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بر آنند که در همین نظام توزیع کتاب هم جریان های مافیایی حضور دارند که کمتر به توزیع کتاب های ناشران انقلاب اسلامی و ادبیات دفاع مقدس می پردازند.
داستان یک مافیای قدیمی
سردار علی ناظری مدیر انتشارات فاتحان و معاون نشر و ادبیات سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در این باره معتقد است، ما در همه عرصه ها در یک جنگ فرهنگی به سر می بریم و جبهه ای در مقابل انقلاب اسلامی وجود دارد. به گفته او، این دشمنی ها در برابر نشر و ادبیات انقلاب اسلامی هم به چشم می خورد و برخی چه عامدانه چه از روی نا آگاهی در برابر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مانع تراشی می کنند. اما به باور ناظری، ما نباید از دیگران انتظار داشته باشیم در توزیع و گسترش آثار و ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نقش داشته باشند، بلکه خودمان باید دست به کار و وارد این عرصه شویم. مدیر انتشارات فاتحان با پذیرش این که جبهه فرهنگی انقلاب در توزیع تولیداتش ضعف دارد، می گوید: ما باید ایده های جدیدی برای گسترش ویترین های آثار ارزشی و ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ارائه دهیم.
انتشارات فاتحان که از ناشران برتر در حوزه دفاع مقدس است فاقد فروشگاه عرضه مستقیم تولیدات خود است؛ اما این انتشارات برای توزیع مویرگی آثارش چه تدبیری به کار می برد و آیا ایده ای در این زمینه دارد؟
ناظری در پاسخ به این پرسش به برگزاری نمایشگاه های مختلف در شهرستان ها اشاره می کند و می گوید: ما با تاکید بر این که کتاب باید در دسترس همه مردم ایران از جمله ساکنان شهرستان های دوردست کشور قرار گیرد، طرح هزار نمایشگاه را اجرا کرده ایم و در نمایشگاه های ملی و منطقه ای که در مراکز استان ها برگزار می شود حضور داریم.او راهیان نور را یکی دیگر از شیوه های انتشارات فاتحان برای رساندن تولیداتش به مخاطبان عنوان می کند و می افزاید: «هر ساله بیش از دو میلیون نفر در برنامه های راهیان نور شرکت می کنند و در این برنامه ها کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب به آنها عرضه می شود.»
با همه اینها، ناظری بر آن است که فروشگاه های زنجیره ای یکی از بهترین راه ها برای افزایش ویترین کتاب است و در این راستا می توان از تجربه های موفق کشورهای دیگر الگو گرفت و با اصلاح و بومی سازی آن بر اساس فرهنگ و ارزش های خودمان در گسترش کتاب و کتابخوانی در کشور همت گمارد. او توجه به فروشگاه های مجازی و اینترنتی کتاب را در کنار فروشگاه های زنجیره ای از دیگر راهکارها برای توزیع تولیدات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصه نشر می داند و می گوید: ما نباید در فروشگاه های فرهنگی تنها به عرضه کتاب اکتفا کنیم بلکه در کنار محصولات فرهنگی باید به فعالیت های جنبی نیز برای جذب مخاطب پرداخت.
کمیل انتظاری/ گروه فرهنگ و هنر
با حسن شمشادی، خبرنگار صداوسیما در سوریه
حوادث سوریه نتیجه جنگ رسانهای است
تاریخ انتشار : دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 01:30 | شماره خبر : 1989108490743319873 تعداد بازدید: 282
حسن شمشادی، خبرنگار صداوسیما، بتازگی از ماموریت نزدیک به پنجسالهاش از سوریه بازگشته و از حضور در این کشور درگیر حوادث و دستخوش بحران حرفهای زیادی دارد. او قبل از سوریه در عراق هم حاضر بوده است.
گفتوگو با شمشادی بر بحران و اتفاقات سوریه و نقشآفرینی رسانهها در این حوادث متمرکز است.
با او درباره نقش رسانه ملی در بیان واقعیتها و بازنمایی صادقانه پیشامدهای سوریه صحبت کردیم.
شمشادی معتقد است رسانههای حامی جبهه مقاومت در اقلیت هستند، اما تاثیرشان در تنویر افکار عمومی غیرقابل انکار و چشمپوشی است.
او میگوید حمایت وفادارانه و تدابیر کشورهای حامی مقاومت حتی مخالفان را هم به این نتیجه رسانده که حکومت سوریه از طریق نظامی ساقط نخواهد شد و بحران این کشور اصولا راهحل نظامی ندارد.
او همچنین باور دارد که ائتلاف رسانههای غربی، عربی و عبری در بروز و تداوم بحران در سوریه نقشی اساسی را بازی کرده است.
دقیقا چه مدت در سوریه بودید؟
چهار سال و شش ماه و 12 روز.
تمام این مدت ماموریت بود؟
بله.
چرا اینقدر طولانی؟
از مهرماه 89 و پنج ماه قبل از آغاز بحران سوریه به عنوان مدیر دفتر نمایندگی و خبرنگار سازمان صداوسیما منصوب شدم. بنا بود این ماموریت سه ساله باشد و مهرماه 92 به ایران بازگردم، اما به علت بحران سوریه و احساس نیاز ماندگار شدم.
ارزیابیتان از اوضاع کنونی سوریه چیست؟
میخواستند نظامی که حمایت 60 تا 70 درصدی مردم را با خود دارد با یک برنامهریزی کوتاهمدت ساقط کنند، که موفق نشدند. همه دنیا هم پشت تروریستها ایستاد و به اعتراف خودشان 120 هزار تروریست از 85 کشور دنیا به این کشور اعزام شد.
دنیا از لحاظ مالی، سیاسی، رسانهای، تسلیحاتی، اطلاعاتی و لجستیک از آنها حمایت کرد تا نهایتا طی یک سال رژیم بشار اسد را ساقط کنند؛ اما 52 ماه است این نظام مقاومت میکند و هنوز سر پا است. البته اینطور هم نیست که سوریه وضعیت خوبی دارد و با هیچ مشکلی روبهرو نیست. ده استان از 14 استان این کشور درگیر جنگ است. البته در برخی استانهای مرکزی و ساحلی اوضاع آرام است و زندگی جریان دارد و دانشگاهها و وزارتخانهها هم باز هستند. نظامی که قرار بود تروریستها ساقطش کنند سرپاست و این هم حاصل ایستادگی مسئولان نظام و ارتش سوریه، تدابیر کشورهای دوست و حضور مدافعان حرم بوده است.
نقش رسانههای غربی و عربی را در پیدایش و بروز بحران سوریه و تداوم آن چگونه تحلیل میکنید؟
آنچه در سوریه اتفاق افتاد حاصل جنگ رسانهای وسیعی بود که علیه نظام و مردم این کشور به راه افتاد. این فقط یک ادعا نیست و مدارک زیادی دربارهاش وجود دارد. رسانهها موجی ایجاد کردند از حامیان اصلی این بحران در ماههای ابتدایی که حامی و هادی تجمعهای اعتراضی هم بودند. از این تجمعات اعتراضآمیز پخش زنده میرفتند که در نهایت مشخص شد بعضی از آنها ساختگی بوده و در استودیوهای مجهز شبکههای الجزیره و العربیه تصویربرداری شده است. این شبکهها همه تکنیکها و تاکتیکهای موجود را به نفع جبهه مخالف و تروریستها به کار میبردند؛ مثلا تجمعهای چند صد نفری را چند ده هزار نفری اعلام کرده و نشان میدادند. استفاده از تاکتیکهای سیاهنمایی، بزرگنمایی و دروغپردازی در دستور کارشان بود. اگر یک میلیون نفر در دمشق جمع میشدند و به نفع بشار اسد شعار میدادند، این اتفاق را یا اصلا پوشش نمیدادند یا خیلی کوتاه و گذرا از آن میگذشتند و این جمعیت میلیونی را به دسته و گروه تعبیر میکردند. شبکههایی مانند الجزیره و العربیه در اوج بحران سوریه گاهی 50 دقیقه از یک ساعت بخش مشروح خبریشان را به این مساله اختصاص میدادند؛ در حالی که در دنیا خبرهای دیگری از جمله حمله اسرائیل به غزه هم به گوش میرسید. شاید بخش عمده تداوم بحران سوریه به جنگ رسانهای بازگردد که علیه نظام و مردم این کشور راه افتاده است.
این رسانههای همسو با تروریستها بهرغم داشتن هدف مشترک چه تاکتیک و عملکردهای متنوع و متفاوتی را بهکار میگرفتند؟
شبکههای عربی بویژه العربیه و الجزیره عموما تاکتیکهای مشابهی را به کار میبردند؛ اما شبکههای دیگر که بهزعم خودشان حرفهای بودند، سعی داشتند کمتر در دام این دروغپردازیهای بزرگ بیفتند. با این حال آنها هم حجم خبرهایشان درباره سوریه را به هیچ عنوان کاهش نمیدادند. برای مثال اگر یک درگیری رخ میداد و از هر دو طرف عدهای کشته میشدند، طرف مقابل دولت را صرفا نیروهای مردمی ذکر میکرد و آماری هم از تلفات سربازان سوری نمیداد. هدف و خط همهشان یکی بود، اما رسانههای عربی متعلق به کشورهایی نظیر عربستان و قطر خیلی رو و صریح و البته با حجم دروغپردازیهای بیشتر و وسیعتر به میدان آمده بودند. شبکههای دیگر هم البته فعال بودند، اما محتاطتر. تا به امروز از سوی این شبکهها بارها چنین ادعایی مطرح شده که دمشق سقوط کرده است، اما همه دیدند که واقعیت چیز دیگری بود.
نظرتان درباره نقش و عملکرد رسانه ملی در بازتاب حوادث و البته بیان واقعیتهای بحران سوریه چیست؟
در شش ماهه اول بحران سوریه در رسانههای داخلی جدی وارد نشده بود اما پس از آن اوضاع بهتر شد. شبکههای مختلف صداوسیما آنتن و فرصت بیشتری را به سوریه دادند. به گمانم با لحاظ کردن تمام اصول، ارزشها و استراتژیها باید دستمان در اطلاعرسانی بازتر بود و صرفا خبررسانی نمیکردیم و به تبیین حقایق هم میپرداختیم. برای مثال شاهد حضور گروههای سفاک و بیرحم در سوریه بودیم و از آنها هم میگفتیم، اما وقتی همین گروهها به عراق رفتند همه توجهات به سوی آنها جلب شد و این در حالی بود که همین جنایات را در سوریه هم مرتکب شده بودند. شاید باید به این جنایات بیشتر میپرداختیم.
تا مدتها مردم صرفا در اخبار میشنیدند ارتش سوریه در حال پیشروی و پاکسازی است. برای منتقدان این سوال پیش آمده بود که سوریه مگر چقدر بزرگ است که از تروریستها پاک نمیشود. از سوی دیگر روزگار تکصدایی هم گذشته است و مردم به رسانههای دیگر هم دسترسی دارند. البته این اواخر تغییر در رویکرد خبری رادیو و تلویزیون نسبت به حوادث سوریه کاملا محسوس است و از این شبکهها اخبار پیشروی و اشغالگری تروریستها هم منعکس میشود.
این انتقاد درست است. در دنیای چند رسانهای امروز دیگر نمیشود چیزی را نگفت و پوشیده نگه داشت. این سیاست و روند اخیر را از همان ابتدا باید در پیش میگرفتیم. زمانی که در اخبار اعلام میکنیم ارتش سوریه فلان منطقه را از تروریستها پس گرفت، اولین سوالی که برای مخاطب پیش میآید این است که این منطقه کی اشغال شده بود که حالا آزاد شده؟! در همان آغاز وقوع بحران سوریه باید با ترسیم نقشه به مردم توضیح میدادیم چه مناطقی درگیر جنگ هستند و راست و دروغ ماجرا چیست. باید میگفتیم 120 هزار تروریست از 85 کشور در این کشور جمع شدهاند و مناطق مسکونی را مینگذاری میکنند و اینکه جنگ در سوریه چریکی است و پارتیزانی و با نبرد کلاسیک تفاوت دارد. اینها را هنوز هم باید بگوییم.
البته این مورد درباره عراق تا حدودی جبران شده است ولی سوریه همچنان جای کار بسیاری دارد.
اگر بخواهید یک آمار بدهید، چند درصد رسانهها همسو با جمهوری اسلامی و مقاومت هستند و چه میزان هم در گروه مقابل قرار میگیرند؟
فکر میکنم این مرزبندی را باید با نگاه وسیعتری به دو جبهه نظام استکباری و ائتلاف عربی، غربی، عبری و جبهه مقاومت ترسیم کنیم. انتظار نمیرود رسانههای معاند با آن همه امکانات، خبرهایی را پخش کنند که به نفع نظام سوریه و مقاومت باشد. چنین تصوری دور از ذهن است. همه با اهداف خودشان کار رسانهای میکنند و البته سعی میکنند خود را بیطرف و بدون منظور نشان دهند. در آنسو یکسری شبکههای محدود را داریم که باید به جنگ این امپراتوریهای رسانهای بروند. قرار هم نیست چون کمیت کمتری دارند در این جنگ رسانهای شرکت نکنند؛ اتفاقا باید میزان صداقت رسانهایشان را هم بالاتر ببرند.
90 درصد رسانهها در جبهه دشمن هستند و 10 درصد در جبهه مقاومت و همسو با نظام و مردم سوریه. واقعا تعداد رسانههای مستقل انگشتشمار است.
چه پیشبینیای از بحران سوریه و آینده این کشور دارید؟
هیچ بحرانی در دنیا نیست که پایانی نداشته باشد و یک روز خاتمه نیابد. اما مهم است بدانیم بحران سوریه چگونه شکل گرفت و به چه ترتیبی پایان مییابد. آینده این کشور مبهم و پیچیده است و هر لحظه آبستن حوادث جدیدی است. بحران این کشور به خیلی از مسائل داخلی و خارجی ارتباط دارد، از جمله وضعیت سیاسی، نظامی، امنیتی، اجتماعی و حتی اقتصادی داخل سوریه و تحولات منطقهای و اوضاع کشورهای همسایه. از اینها بالاتر، برنامههایی که فراتر از منطقه در سطح بینالملل هم اتفاق میافتد، به سوریه ارتباط پیدا میکند. به علت پیچیدگیهای داخلی، منطقهای و بینالمللی پیشبینی آینده این کشور دشوار است. با این حال یک چیز مشخص است؛ کشورهای حامی مقاومت نشان دادهاند تا آخرین لحظه و با تمام امکانات پای همپیمانان خود ایستادهاند و از موضع خود کوتاه نمیآیند. همین مهم باعث شده طرفهای مقابل هم به این نتیجه برسند نظام سوریه از طریق نظامی قابل ساقط شدن نیست و از همین رو در کنار فعالیتهای نظامی، طرحهایی را در پشت پرده طراحی و پیشنهاد میکنند تا به شکل آبرومندانهای از این بنبست خارج شوند.
در این چهار سال ماموریت پرخطر آیا اتفاقی پیش آمد که مرگ را در نزدیکی خود ببینید؟
هر روز که خودرو را استارت میزدیم، توقع داشتیم منفجر شود و به هوا برود. معمولا خمپارههای زیادی در اطرف ما فرود میآمد، اما یکبار در نزدیکی شهر حلب در کمین افتادیم و از در و دیوار گلوله به سمتمان شلیک شد. تکتیراندازها شلیک میکردند و گلولهها از بیخ گوشمان میگذشت.
محسن محمدی - گروه رادیو و تلویزیون
حذف و اضافه برای رضایت مخاطب
تاریخ انتشار : یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 12:29 | شماره خبر : 1988971294425576345 تعداد بازدید: 64
برنامههای متن و حاشیه، حذف و اضافه و هفت در ماه رمضان از شبکه سه پخش نمیشود و این برنامهها بعد از ماه رمضان در ساختار جدید به مخاطبان ارائه خواهد شد.
دکتر داوود نعمتی، مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی با اعلام خبر فوق گفت: تغییر در ساختار و رویکرد این برنامهها برای جلوگیری از تکراری شدن آنها و جلب رضایت بیشتر مخاطبان است. در ساختار جدید امکان تغییر مجری هم وجود دارد.
نعمتی با اشاره به مجریانی که شاید جای گبرلو را در برنامه هفت بگیرند، توضیح داد: هنوز هیچ چیز قطعی نشده و اگر قرار باشد مجری برنامه هفت تغییر کند، هنوز مجری جایگزینی برای او در نظر گرفته نشده است.
نعمتی درباره همزمانی پخش برنامه محله گل و بلبل با برنامههای ماه عسل و خندوانه گفت: برنامه عموپورنگ ساعت 18 و 45 دقیقه شروع میشود و تا ساعت 19 و 30 دقیقه ادامه دارد. برنامه ماه عسل هم ساعت 19 و 10 دقیقه شروع میشود، مقداری از این همپوشانی جدول پخش برای ایجاد رقابت بین شبکههاست و اینکه هرشبکهای برنامه بهتری برای بینندگان تدارک ببیند، مردم هم جذب همان برنامه میشوند. برنامه خندوانه هم در ماه رمضان ساعت 19 و 30 دقیقه پخش میشود اما همان شب ساعت 24 و روز بعد در ساعات 7، 11 و 14 و 30 دقیقه تکرار میشود بنابراین اگر مردم علاقهمند به تماشای این برنامه باشند و پخش اول آن را از دست بدهند، میتوانند تکرار آن را تماشا کنند.
برنامه رادیو هفت بین مردم طرفداران زیادی داشت و حدود 5 سال از شبکه آموزش به نمایش در آمد اما به دلیل تغییر ساختار و تعریف جدید از شبکه آموزش، سازندگان این برنامه نتوانستند خود را با این ساختار منطبق کنند و از بینندگان خود خداحافظی کردند. این در حالی است که در همه دنیا تغییر در فرم و محتوای یک برنامه هر چند باسابقه و محبوب امری کاملا عادی است.
نعمتی درباره رویکرد شبکه آموزش گفت: در دوره جدید همه شبکهها باید طبق تعریف هویتی خود برنامه تولید و پخش کنند. برای شبکه آموزش هم رویکرد آموزشهای مهارتی تعریف شده است و برنامه رادیو هفت با قالب و فرمی که داشت در این ساختار قرار نمیگرفت. سازندگان برنامه رادیو هفت و مدیران شبکه آموزش جلسات زیادی با یکدیگر گذاشتند تا به تفاهم برسند و پخش این برنامه ادامه پیدا کند اما این مذاکرات به نتیجه نرسید و برنامه رادیو هفت از تلویزیون خداحافظی کرد.
وی با ذکر این نکته که برنامه موسیقیایی دستان هم از شبکه آموزش پخش نخواهد شد چون در تعریف و ساختار جدید این شبکه قرار نمیگیرد، اظهار کرد: سازمان صدا و سیما شبکهها را بازتعریف کرده تا بتواند در شبکهها و برنامهها تنوع ایجاد کند. برنامهسازان میتوانند با تعاریف جدید شبکهها برنامههای متنوع تولید کنند که هم محتوای تازهتری داشته باشد و هم از فرم جدیدتری بهرهمند شده باشد. (جامجم)
- شناخت درست فراخنای بیکران گیتی ، آدمهای تندرو و خشن را هم ، آرام و نرم خو خواهد نمود . حکیم ارد بزرگ
- شورانگیزترین مهر ، دلدادگی به میهن است . حکیم ارد بزرگ
- اگر ارزش های میهنی کمرنگ شوند ، یکپارچگی کشورها به چالش کشیده می شود . حکیم ارد بزرگ
- تنها آدمهای کوچک ، پیشینه نیاکان خویش را به ریشخند می گیرند . حکیم ارد بزرگ
- خودخواه ترین آدمیان ، آنانی هستند که چشمان خود را بر سرنوشت هم میهنانشان بسته اند . حکیم ارد بزرگ
- شایسته نیست ، گفتاری را بر زبان جاری سازیم که به همبستگی کشور ، آسیب می رساند . حکیم ارد بزرگ
- با ارزشترین روزهای زندگی یک مرد ، هنگام سربازی اوست . حکیم ارد بزرگ
- سربازان
، تنها نگاهبان مردم امروز کشور خویش نیستند ، آنها دستاوردهای پیشینیان و
سرمایه آیندگان را نیز پاس می دارند . حکیم ارد بزرگ
http://sokhanan-bozorgan.pops.tv