سخنان بزرگان برای استوری

سخنان ناب برای استوری اینستاگرام ، جملات زیبا برای استوری ، سخنان فلسفی برای استوری

سخنان بزرگان برای استوری

سخنان ناب برای استوری اینستاگرام ، جملات زیبا برای استوری ، سخنان فلسفی برای استوری

شاهنامه؛ شناسنامه فرهنگی ایرانیان



به بهانه روز بزرگداشت فردوسی
شاهنامه؛ شناسنامه فرهنگی ایرانیان

حکیم «ابوالقاسم فردوسی» شاعر و حماسه سرای بزرگ ایران زمین که 25 اردیبهشت در تقویم رسمی کشور روز بزرگداشت وی است نه تنها احیاگر زبان شیرین پارسی بلکه تدوینگر یکی از اسناد ماندگار شناسنامه فرهنگی ایرانیان یعنی شاهنامه است.
 

سخن سرای نامی توس و سراینده شاهنامه حماسه ملی ایران سال 329 هجری در روستای 'پاژ' منطقه توس خراسان دیده به جهان گشود و در سال 411 هجری قمری در همان منطقه درگذشت و در باغ خود به خاک سپرده شد.

وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت به خواندن داستان هم علاقه مند شد و همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر انداخت تا شاهنامه را به نظم در آورد.

فردوسی در سال 370 هجری که سرودن شاهنامه را آغاز کرد ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و برخی از بزرگان خراسان نیز که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالها در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

شاهنامه فردوسی یکی از پرمایه ترین و بی نیازترین گنجینه های زبان پارسی از نظر در برداشتن لغات و اصطلاحات ادبی است و بی شک از این جهت بزرگترین و نخستین کتابی است که پاسدار کلمات درست و زیبای زبان مادری ما شده که آنها را با صحت و امانت به نسل های بعدی سپرده است.

فردوسی با نمایش این لغات فصیح و دلنشین در شارستان شکوهمند اشعار شیرین خود واژه ها و اصطلاحات اصیل را شهر بند کرده و آنها را از بی سر و سامانی، آفات تحریف و نجات بخشیده است

بازیگر اصلی این روایت های بی نظیر پهلوانانی هستند که نمونه های متعالی انسانی را تصویر می کنند و با تمام توان به دفاع از موجودیت فرهنگ ایرانی و ارزش های عمیق انسانی مردمانش بر می خیزند و جان در طبق اخلاص می نهند.

اثر جاودان فردوسی حماسه ای منظوم با حدود 60 هزار بیت شامل اسطوره ها، افسانه ها و تاریخ چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان ایران از ابتدا تا آغاز دوران اسلامی در سده هفتم است.

فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و توس همه نام هایی آشنا و عزیز از پهلوانانی است که هنوز هم پدران و مادران ایرانی به احترام دلاوری و مردانگی و پهلوانی آنان فرزندان خود را بدانها نام می نهند و ما هنوز آنان را در میان خود داریم آنگونه که در هشت سال دفاع مقدس شاهدش بودیم.

فردوسی و اثر ماندگارش در ابعاد دیگری نیز تاثیرات بسیار زیادی از خود برجای گذاشته اند. نقش شاهنامه فردوسی در پاسداری از اصطلاحات فارسی، دستور زبان فارسی، حفظ ملیت و قومیت ایرانی، احیا نقاشی و خطاطی و توجه ویژه آن به تربیت و اخلاق غیرقابل انکار است.

شاهنامه شناسنامه شعر فارسی

گرچه دیگر شاعران همزمان فردوسی نیز هر یک به سهم خود در مایه ور کردن گنجینه ادب فارسی از واژه های صحیح و زیبا کوشیده اند ولی خدمت فردوسی در این زمینه بی همتا است.

شاهنامه نفوذی بسیار در ادبیات جهان داشته و شاعران بزرگی همچون گوته و ویکتور هوگو نیز از آن به نیکی یاد کرده اند.

ترجمه شاهنامه ژول مل فرانسوی، فردریک روکرت و فن شاک آلمانی، ژوزف شامپیون انگلیسی و نیز تحقیقات نولدکه، اته، کریمسکی و سوکولوسکی خاورشناسان و دانشمندان آلمان و روس از جمله شواهد این حقیقت است که شاهنامه شاهکاری است جاودان و جهانی که برای بشریت در عالیترین سطح افتخار قرار دارد.

فردوسی معیار سنجش ادبیات فارسی

شاهنامه فردوسی علاوه بر اینکه موارد بکار بردن لغات شیرین پارسی را نشان داده و آنها را در چارچوب ابیات خود حفظ کرده است از نظر تدوین قواعد دستور زبان نیز یک منبع اصیل زاینده و یک مدرک بزرگ قابل استناد بشمار می رود.

سخن گستران زبان دری پس از فردوسی سخن خود را از لحاظ ترکیبات دستوری و درستی یا نادرستی جمله ها و عبارات با معیار گفته های او آزموده و در دبستان سخنگویی، از این آموزگار بزرگ سرمشق گرفته اند.

فردوسی احیاگر حس میهن دوستی

فردوسی برای مقابله با تسلط ستمگرانه و برتری جوییهای غیرایرانیان مفاخر قومی و وصف تمدن باستانی ایران را زنده کرد و توانست حس دفاع از کشور را در بسیاری از مردم زنده کند.

تأثیر شاهنامه در روح و فکر ایرانی قبل از هرچیز از لحاظ وطن دوستی و سلحشوری است به نحوی که هیچ ایرانی پاکیزه سرشتی با خواندن ابیاتی از شاهنامه نمی توانند از احساسات و تأثرات وطن دوستانه برکنار ماند و به سلحشوری و دلاوری گرایش نیابد.

فردوسی و جریان اخلاق گرایی

شاهنامه از نظر تربیتی، اخلاقی، آداب معاشرت و زندگی نیز حاوی نصایح و اندرزهای بسیار گرانبهایی است که در خلال داستانها و سرگذشتها در هر صفحه به چشم می خورد.

این بخش از ابیات شاهنامه عالیترین تعلیمات اخلاقی و حکمت آمیز را در بر دارد و راه و رسم زندگی فردی، اجتماعی، دستور مملکت داری و آئین نوع پروری و بشردوستی را به نیکوترین وجهی به انسان می آموزد.

امروز هیچکس فردوسی را جدا از این سرزمین و خاک نمی داند و باید فردوسی و موطنش با هم بزرگ داشته شوند زیرا مردمی را که در راستای خوارشماری، عجم نامیده بودند، فردوسی با این رزمنامه ملی که به پارسی سرود و شناسنامه ملی این قوم شد از هر گزندی در امان داشت.

نگارنده اصیل ترین و نابترین اثر ادب پارسی نباید در غربت دیار توس و بی مهریها به سر برد و گنجنامه او هم در گنج عزلت طاقچه ها و گوشه کتابخانه ها گرد و خاک خورد.

باید غبار از روی این گنج دیرینه و این رنجمند بی همتا شست و پاک کرد. امروز باید بعد از قرنها چون گذشته شاهنامه و شاهنامه خوانی و حماسه سرایی آرام بخش جانهای شیفته ایرانیان در زورخانه ها و قهوه خانه های سنتی در واپسین لحظات شب به هنگام فراغت از زندگی دشوار کنونی باشد.(ایرنا)


فیلسوف ایرانی

وزیر ارشاد در جمع خبرنگاران:
رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب راضی بودند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:‌ فکر می‌کنم رهبر معظم انقلاب از مجموعه آنچه را که در نمایشگاه کتاب ملاحظه کردند در مجموع راضی بودند.
 

علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر امروز جمعه ۲۵ اردیبهشت در حاشیه رونمایی از سامانه جامع کتاب الکترونیک ایران در جمع خبرنگاران گفت: ما شاهد تحولاتی بنیادین در حوزه فضای مجازی در دنیا هستیم و امروزه تقریباً همگان می توانند وارد یک دنیا مجازی شوند لذا ما هم باید از این فضا حداکثر استفاده را کنیم چون این فضا یک حوزه ارتباطات دوسویه است؛ یعنی هم ما باید از اطلاعات و دانشی که در این فضای مجازی گسترده وجود دارد، استفاده کنیم و هم دستاوردهایی را که داریم به جهانیان عرضه کنیم.

وی افزود: امروزه بسیاری از تنگناهایی که در انتقال اطلاعات در گذشته وجود داشت، از بین رفته و مردم در تمام دنیا می توانند به راحتی اطلاعات را با همدیگر به اشتراک بگذارند.

وزیر ارشاد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مقام معظم رهبری در بازدیدشان از نمایشگاه کتاب تهران چه نکاتی را با مسئولان مربوطه در میان گذاشته اند؟ گفت: دیدار و حضور رهبر انقلاب در بخشی از نمایشگاه کتاب بسیار برای ما مغتنم بود، چون هر سال ایشان یک بخشی را انتخاب می کنند تا در طول زمان مجموعه ناشران را از نزدیک بازدید کنند. ظرف ۲ یا ۳ ساعتی که ایشان در نمایشگاه کتاب حضور داشتند از غرفه های مختلفی بازدید کردند و فکر می کنم از آنچه ملاحظه کردند در مجموع راضی بودند.

جنتی درباره اینکه آیا معظم له حین بازدیدشان توصیه ای هم داشته اند؟ گفت: در طول بازدید خیر، اما ممکن است بعدا که ما خدمت ایشان می رسیم توصیه هایی را دریافت کنیم. اما در بازدید اغلب با ناشران صحبت می کردند.(مهر)


فیلسوف ایرانی

بیش از 60 میلیارد تومان فروش کتاب
نمایشگاه کتاب رکورد زد

قائم مقام بیست وهشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اعلام کرد: میزان فروش نمایشگاه با عبور از رقم 60 میلیارد تومان رکورد بی سابقه از خود به جای گذاشت.
 

امیر مسعود شهرام نیا در نشستی خبری که در محل غرفه ایرنا در نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار شد، گفت: در 6 روز نخست برگزاری نمایشگاه کتاب تهران میزان فروش از عدد 48 میلیارد تومان سال گذشته عبور کرده و اکنون به بالای 60 میلیارد تومان رسیده است.

وی افزود: این رقم تنها متوجه سیستم های بانک صادرات است و باید توجه داشت که بخشی از گردش مالی ناشی از فروش کتاب در نمایشگاه امسال خارج از حوزه های این بانک است.

معاون اجرایی نمایشگاه کتاب تهران گفت: بسیاری از ناشران بزرگ از دستگاه های کارتخوان (POS) استفاده می کنند ضمن این که بخشی از فروش ها به طور نقدی و بخشی نیز از طریق بن های کاغذی انجام شده که تا پایان خردادماه سال جاری اعتبار دارند و در سال گذشته توزیع شده اند.

وی افزود: به نظر می رسد فروش امسال نمایشگاه کتاب نسبت به سال گذشته رشد حدود 80 درصدی داشته است.

شهرام نیا درباره میزان بازدید مردم از نمایشگاه کتاب امسال گفت: میزان بازدیدکنندگان در روزهای مختلف آمارهای مختلفی را بر جای گذاشته است چنانکه در روزهای ابتدایی تا دو برابر نسبت به سال گذشته افزایش بازدیدکنندگان را شاهد بودیم اما در سه روز بعدی با ریزش بازدیدکننده مواجه بودیم.

قائم مقام رییس نمایشگاه کتاب افزود: از اواسط هفته جاری بار دیگر شاهد افزایش میزان بازدیدکنندگان بودیم به طوری که در روز چهارشنبه میزان فروش نمایشگاه رکورد زد.

حضور رهبری در یک غرفه به معنای تایید آن نیست

معاون اجرایی بیست وهشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران درباره بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی از برخی غرفه ها و برخی واکنش ها نسبت به آن گفت: رهبر معظم انقلاب به عنوان یک کتابخوان حرفه ای دغدغه های مشخصی را در حوزه نشر دارند.

وی با بیان این که ایشان شناخت دقیق و کاملی از حوزه نشر و انتشار کتاب دارند و کتاب ها و نویسندگان را می شناسند، افزود: این شناخت اتفاقی مهم و یک سرمایه بزرگ برای صنعت نشر است اما باید بررسی کنیم که تا چه اندازه توانسته ایم از فرصت شناخت ایشان از این حوزه استفاده کنیم.

شهرام نیا با توضیح این که انتخاب مسیر بازدید رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه کتاب با مشورت دفتر ایشان انتخاب شده بود، تاکید کرد: معنای حضور و بازدید ایشان از غرفه های مختلف نباید این برداشت را ایجاد کند که ایشان نگاه متفاوتی را دارند؛ حضور ایشان در یک غرفه به معنای تایید آن غرفه یا تمام کتاب هایی که آن ناشر چاپ کرده است ، نیست.

وی افزود: توصیه های رهبری و تاکیدات ایشان بسیار ارزشمند بود و امیدوارم همان گونه که دفتر ایشان بخشی از این توصیه ها را منتشر کرده اند ، بخش کامل تری را نیز طی روزهای آینده منتشر کنند.

بخش دانشگاهی پرفروش ترین بخش نمایشگاه

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که کدام یک از حوزه های نمایشگاه بیشترین میزان فروش را داشته است، گفت: بخش دانشگاهی، بخش عمومی، بخش بین الملل و سپس بخش کودک و آموزش به ترتیب بیشترین فروش را در نمایشگاه کتاب امسال داشته اند.

شهرام نیا افزود: از آنجایی که قیمت کتاب در حوزه کودک پایین تر از دیگر حوزه هاست ، رقم فروش کتاب کودک کمتر از دیگر حوزه ها بوده است.

حضور شهردار تهران در مراسم اختتامیه نهایی نشده

معاون اجرایی نمایشگاه کتاب درباره این که بخش اختتامیه نمایشگاه با حضور چه شخصیتی برگزار می شود، گفت: مراسم اختتامیه بیست وهشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران قرار است ساعت 16 روز شنبه برگزار شود.

وی افزود: برای سخنرانی در این مراسم از محمدباقر قالیباف شهردار تهران دعوت شده اما هنوز حضور وی در این مراسم نهایی نشده است.

انتخاب 9 غرفه برتر

شهرام نیا در پاسخ به سوالی درباره انتخاب غرفه های برتر اعلام کرد: در مجموع 9 غرفه برتر (دو ناشر عمومی ، دو غرفه بین الملل و از سایر تشکل ها هر یک ، یک غرفه) انتخاب شده اند.

قائم مقام رییس نمایشگاه کتاب توضیح داد: ملاک انتخاب غرفه های برتر شرایط ارائه خدمات به مردم، ظاهر غرفه، حجاب غرفه داران و عدم تخلف از ضوابط بوده است.

معاون اجرایی نمایشگاه کتاب تهران تاکید کرد: نمایشگاه امسال نسبت به سال های گذشته شاهد تخلفات کمتری بوده اما دلیل اعلام بیشتر تخلفات نسبت به سال های گذشته جدی ترشدن برخورد با متخلفان بوده است.

وی از بررسی گزارشات مختلف در رسانه ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی درخصوص تخلفات ناشرین و غرفه داران خبر داد و افزود: بسیاری از گزارشاتی که در این رابطه منتشر شده است، بی ارتباط بود.

شهرام نیا گفت: در نمایشگاه امسال تنها یک یا دو غرفه به طور دائم تعطیل شدند و سایر تعطیلی غرفه ها به طور موقت بوده است.

مبلغی را به صداوسیما و نیروی انتظامی پرداخت نکردیم

معاون اجرایی نمایشگاه کتاب تهران در پاسخ به سوالی درباره مطالبه صداوسیما از نمایشگاه کتاب برای پوشش این مراسم گفت: به صداوسیما هیچ گونه مبلغی برای پوشش اخبار مرتبط با نمایشگاه کتاب پرداخت نشد کما اینکه پیش تر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور کتبی پرداخت هرگونه مبلغی را به دستگاه هایی که وظیفه ذاتی آنها پوشش خبری نمایشگاه است، ممنوع کرده بود.

وی نیروهای نظامی و انتظامی و صداوسیما را از جمله نهادهایی برشمرد که شامل ابلاغ کتبی علی جنتی می شدند.

تجربه موفق عمان به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران

شهرام نیا کشور عمان را به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه امسال خیلی خوب توصیف کرد و گفت: تجربه امسال نسبت به سال گذشته که افغانستان میهمان ویژه بود ، بسیار بهتر بود.

وی افزود: میزان تقاضا برای حضور در نمایشگاه سال آینده کتاب تهران به عنوان میهمان ویژه افزایش یافته و در دیدارهایی که با 30 شخصیت از کشورهای مختلف داشته ام به جرات می توانم بگویم که 10 تقاضای جدی برای میهمان ویژه شده است که در نمایشگاه کتاب سال آینده وجود دارد.

شهرام نیا از تاجیکستان، گرجستان ، چین و لهستان به عنوان کشورهایی نام برد که به دنبال حضور در نمایشگاه کتاب تهران به عنوان میهمان ویژه هستند.

معاون اجرایی نمایشگاه کتاب تهران درباره حضور ایران در نمایشگاه های کشورهای دیگر به عنوان میهمان ویژه گفت: در دیدارهایی که داشتیم این تقاضا را مطرح کردیم؛ از جمله برای حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به عنوان شهر میهمان در نمایشگاه پاریس و میهمان ویژه در نمایشگاه کتاب مسکو ، پکن ، مسقط و تفلیس.

مصلی همچنان میزبان دوره های بعدی نمایشگاه کتاب

قائم مقام رییس نمایشگاه کتاب درباره برگزاری این نمایشگاه در مکانی به جز مصلی تهران در سال آینده گفت: تاکنون تصمیم ما بر آن است که بار دیگر نمایشگاه کتاب را در مصلی تهران برگزار کنیم.

شهرام نیا افزود: مفروض ما برگزاری این نمایشگاه در مصلی است اما درباره سایر گزینه ها نیز تلاش می کنیم تا آنها را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.

دفاع از واگذاری برگزاری نمایشگاه به تشکل ها

شهرام نیا همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر واگذاری برگزاری و اجرای نمایشگاه کتاب امسال به بخش تشکل ها گفت: این تصمیم ، تصمیم درستی است کمااینکه اشکالاتی در اجرا وجود داشت.

وی افزود: نباید توقع داشت که تجربه بیست وهفت ساله موسسه فرهنگی ایران به یک باره در بخش خصوصی ایجاد شود و همزمان باید با همراهی و حمایت آنها را در این مسیر کمک کرد.

شهرام نیا افزود: باید همگرایی بین تشکل ها بیشتر شده و آنها منافع جمعی و مشترک را به منافع یک تشکل ترجیح داده و اختلافات را به حداقل برسانند.(ایرنا)


فیلسوف ایرانی

روایت دیدار رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای روایتی از متن و حاشیه باید رهبر معظم انقلاب از بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران منتشر کرده است.
 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آیت الله العظمی خامنه ای، وقتی مینی بوس ما خبرنگارها وارد محوطه نمایشگاه شد هنوز ساعت کار غرفه ها شروع نشده بود. مردم در محوطه نشسته بودند و به ما نگاه می کردند که با دوربین و وسایلمان پیاده شدیم و رفتیم سمت غرفه ها. توی نگاهشان حسرت «ای کاش» معلوم بود. محافظی که مسئول خبرنگارها بود جمعمان کرد و با ادب و متانت خواهش کرد هماهنگ باشیم. این شروع خوبی بود.

جمعیتی که می خواست این بازدید را پوشش بدهد، همه سرحال بودند و مشغول گفت و گو و شوخی.

ظاهرا آقا قرار بود از غرفه نشر نی از انتهای شبستان وارد شوند و تا غرفه ی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیایند و بعد وارد راهروی ۱۸ شوند. اینطوری نشرهای مهم بیشتری را می دیدند.

غرفه دارها هم منتظر بودند، هم مشغول مرتب کردن و جابجایی کتاب ها. وسواس زیادی داشتند که کدام کتاب را بگذارند جلوی دید. برخی شان هم سعی می کردند از داخلِ راهروی شمالی نمایشگاه سرک بکشند تا آمدنِ آقا را از دست ندهند.

من راه افتادم به سمت در غربی مصلّا که متصل است به راهروی اصلی و محل عبور آقا. اوّلین غرفه، غرفه ی نشر نی است. مدیر نشر عاقله مردی است.

هیجان دارد و واژه هایش دست خودش نیست. پرسیدم: «آخرین باری که آقا از غرفه تان بازدید کردند کی بود؟» گفت: «پارسال.» تذکر دادم آقا اساسا پارسال نمایشگاه نیامده اند. تأیید کرد و تصحیح کرد: «فکر کنم سالِ پیش از آن بود.»

آقایان صالحی معاون فرهنگی ارشاد، مختارپور دبیر نهاد کتابخانه ها و مؤمنی رئیس حوزه ی هنری، در راهرو بودند. آقای جنتی وزیر ارشاد هم کمی مانده به ساعت ۱۰ رسید.

بعضی مسئولین با او شوخی می کردند که دیر رسیده. او هم توضیح داد که صبح جلسه هیأت دولت بوده و از آنجا سریع آمده مصلا.

مسئول اجرایی بیت با وزیر شوخی می کرد که در محل نماز یعنی مصلا نمایشگاه کتاب برقرار شده. وزیر هم جواب داد نمایشگاه کتاب که خوب است نمایشگاه های دیگری هم برگزار شده که به فضای مصلا کم ارتباط بوده. مسئولین خیلی دیپلماتیک در موضوع مصلا یک و دو می کردند که جمعیت رفت سمت در ورودی.

آقا که رسیدند آقایان صالحی رئیس نمایشگاه و جنتی وزیر ارشاد رفتند به استقبال. سلام و علیک کردند و با آقا مصافحه کردند. آقا موقع ورود دست دکتر صالحی را گرفتند و آرام جوری که کسی نشنود به او چیزی گفتند. صالحی جواب داد: اگر فرصتی باشد گزارشی خدمتتان می دهم.

آقا وارد نشر نی شدند. مدیر آن با احترام شروع کرد به توضیح دادن. آقا کنار قفسه های کتاب ایستاده بودند و کتاب ها را نگاه می کردند.

مدیر نی کتابی را نشان داد و گفت: این کتاب یادداشت های فؤاد روحانی است. آقا گفتند: همان روحانی که از نفتی های قدیمی بود؟ او کتاب های دیگری هم درباره ی موضوع نفت دارد. مدیر توضیح می داد و آقا کتاب ها را می دیدند. فرهنگ جدید مداخل موضوعی پست مدرنیسم تألیف آقای رشیدیان یکی از آنها بود. آقا وقتی به آخر غرفه رسیدند گفتند: کارکردتان خوب است. این کتاب ها همه برای دو سه سال اخیر است؟ و مدیر تأیید کرد.

آقا پرسیدند: فروشتان چطور است؟
مدیر گفت: خوب است.
- بیشتر چه کتاب هایی فروش دارد؟
- ادبیات و کتاب های دانشگاهی.
- رمان؟
- فروش رمان خوب است.

موقع بیرون آمدن از نشر نی آقا به قفسه ای اشاره کردند که: اینها چیست؟ گفتند: نمایشنامه. آقا گفتند: اینها را هم می خرند؟ گفتند: بله. کما بیش. بیشتر دانشجوهای هنر.

بیرون از نشر نی و قبل از نشر چشمه آقای مهدوی راد رفت جلو و سلام کرد. آقا با لبخند خوش وبش کردند و پس از چندکلامی که رد و بدل شد، گفتند: بچرخید بین کتاب ها و کیف کنید.

****

آقا وارد نشر چشمه شدند. آقا با همان سرعتی که از نظامی ها سان می بینند، از مقابل کتاب های چشمه رد می شدند و جواب سلام چشمه ای ها را می دادند.

نزدیکِ خروجی، مسئول غرفه خودش را معرفی کرد. آقا از او درباره کتاب های تازه نشر چشمه پرسیدند. او هم ردیف وسط را نشانِ آقا داد و گفت ۱۲۰ عنوان کتاب جدید دارند. این بار رهبر انقلاب با تأنّی و سرعت کمتری کتاب ها را دیدند.

کیاییان گفت: اجازه می دهید دیوان عطار را خدمتتان تقدیم کنم. بعد از مصحح دیوان گفت و از کامل بودن کارش که من خوب نشنیدم.

****

غرفه بعدی مرکز بود. اسم مدیر نشر مرکز رمضانی بود. آقا گفتند: شما با آن آقای رمضانی که ناشر بودند نسبت دارید. مسئول غرفه گفت بله و ندانستم گفت عموی من است یا من عمویش هستم. آقا گفتند: بله رمضانی از اسم های معروف نشر است.

آقا در غرفه مرکز بیشتر دیدند تا گفتگو کنند. دست روی کتاب تاریخ بیهقی جعفر مدرس صادقی گذاشتند و پرسیدند: این تاریخ بیهقی چه فرقی با بقیه دارد. آقای رمضانی جواب داد: کمی ساده سازی شده برای مخاطب عمومی تر.

آقا گفتند: متن را که عوض نکرده؟ رمضانی گفت: نه. موقع رفتن پرسیدند: اسم انتشارات مرحوم رمضانی چی بود؟ مسئول مرکز جواب داد: اول کلاله خاور بود بعد شد شرق و بعدش هم ابن سینا. آقا گفتند: بله ابن سینا زمان جوانی ما بود.

آخر غرفه هم دست روی کتابی گذاشتند که نفهمیدم چیست و گفتند: آقای کزازی کار خوبی کرده.

*****

غرفه بعدی نشر قطره بود. آقا مشغول کتاب شدند و از غرفه دار پرسیدند: این آقای مصفا با مصفای معروف نسبتی دارد.

ممکن است این آمادگی ذهنی آقا نسبت به مصفاهای معروف برگردد به دوستی ایشان با امیری فیروزکوهیِ شاعر. غرفه دار گفت نمی داند. جلوتر خانمی به آقا گفت: سلام. شما این قرآن را دارید؟ آقا جواب دادند: من قرآن های زیادی دارم، حالا کی ترجمه کرده؟

-آقای کریمخانی... اجازه می دهید تقدیم کنم.

و اینچنین قرآنی به قرآن های رهبر انقلاب اضافه شد و آقا هم تشکر کردند. ایشان کتابی را هم به بقیه نشان دادند و گفتند: «این دختر پاکستانی را هم دارند در دنیا بزرگ می کنند». «ملاله» همان دختر پاکستانی است که طالبان در راه مدرسه او را ترور نافرجام کرد؛ او بعدها جایزه صلح نوبل را بخاطر فعالیت هایی در حوزه زنان می گیرد.

بازهم موقع رفتن از غرفه به نمایشنامه ها اشاره کردند و پرسیدند: این نمایشنامه ها مشتری داره؟ غرفه دار جواب داد: بله، می برند.

آقا از غرفه خارج شد و به وزیر که کنارش می آمد گفت: اخیرا گزارش هایی از نمایش های روی صحنه به من رسید که خوب نبود. باید به این موضوع توجه جدی کنید.

*****

آقا وارد غرفه سوره مهر شدند و ملّت صلوات فرستادند. آقایان مؤمنی شریف و حمزه زاده آمدند به استقبال. اول از بخش کتاب های تعاملی به آقا گزارش دادند که صدای نویسنده هم جزو کتاب هست و در کتاب کودکان آهنگ و ترانه هم.

مؤمنی از کتاب های سوره مهر گفت: اینها کتاب های بیداری اسلامی است. آقا پرسیدند: فروش اینها چطور است. مؤمنی گفت: خیلی خوب. حالا جلوتر در پرفروش ها توضیح می دهم. برخلاف حرف هایی که می زنند این کتاب ها هم فروش می رود، هم خوانده می شود. بعد کتابی را نشان داد و گفت: یک کار علمی و پژوهشی نشان داده این کتاب را ۲ میلیون نفر خوانده اند یعنی سه برابر تیراژ. (فکر کنم کتاب دا بود). کتاب آن بیست وسه نفر را هم نشان داد و گفت: بعد از لطف حضرت عالی این کتاب هم پرفروش شد. کتاب بابا عزیز هم کتاب خوبی است که البته حقش ادا نشد. کتاب دسته یک را هم نشان آقا داد و گفت: جلد دوم این کتاب هم از نگاه ستاد رو به اتمام است، این هم جلد ۶ و ۷ کتاب جاده جنگ. آقا گفتند: ئه! پس جلد ۶و ۷ هم آمد.

-بعد از فرمایش شما ما روی خاطرات ارتشی ها هم کار کردیم. دریادار سیاری بعد از کتاب تکاوران نیروی دریایی گفتند این کتاب اولین کتاب نیروی دریایی است.

بعد به قفسه ای اشاره کرد و گفت: اینها هم تازه هاست. پروژه ی ۱۵ خرداد دارد در ۱۸ جلد تمام می شود. پرفروش های ما هم اینجا هستند. همه جور کتابی در پرفروش ها هست، شعر، خاطره، رمان... گاهی ما از استقبال مردم عقب می مانیم. این هم کتاب آقای ژرفاست.

آقا گفتند: بله ایشان را می شناسم. مؤمنی ادامه داد سه تا از کتاب های ما در جایزه ی جلال که جایزه مهمی است برنده شد. همین طور در جایزه ی کتاب دفاع مقدس و قلم زرین هم برنده داشتیم که نشان از کیفیت کتاب هاست.

یک دفعه از دریچه جایگاهی که برای تحویل کتاب های سوره به مشتریان است سه چهار تا کله بیرون آمد به سلام کردن. آقا لبخند زدند و گفتند شما آنجا چه کار می کنید و همه خندیدند. فضا که عوض شد، غرفه داران سوره ریختند اطراف آقا به دست بوسی. مؤمنی هم که می خواست و نمی توانست قضیه را جمع کند گفت: الحمدلله همکاران ما به شما ارادت دارند.

*****

غرفه بعدی ققنوس بود. حسین زادگان مسئول ققنوس گفت ۹۴ کتاب جدید دارد و سر جمع با تجدید چاپی ها ۳۶۰ عنوان. آقا از این رونق تعجب کردند. گشتی داخل غرفه زدند و کتابی را برداشتند: این شوالیه رمان است؟

-نه یک کتاب تاریخی درباره جنگ آوران است.

آقا کتاب های دیگری را هم برداشتند و درباره شان سؤال کردند. حسین زادگان هم به آقا کتاب هدیه داد.

*****

آقا وارد نشر ثالث شدند. جعفریه از ایشان استقبال کرد. آقا پرسیدند: چرا ثالث؟ به اخوان هم مربوط است این اسم؟ جعفریه گفت: بی ارتباط نیست ولی بیشتر به خاطر این ثالث شد که سه بار اسم نشر عوض شد. اول هدایت بود بعد روایت شد و سومین بار اسمش را گذاشتیم ثالث.

آقا گفتند: شما مشهدی که نیستی؟ جعفریه با خنده گفت: نه. بعد آقا کتاب ها را دیدند، کتاب هایی درباره شاملو، شفیعی، اخوان. از آن بین کتابی را برداشتند و پرسیدند: این رمانه؟ گفت: نه خاطرات خودنوشت یوسا* است.

آقا کتاب را ورانداز کردند و مطالبی درمورد یوسا گفتند. جعفریه کتاب دیگری را هم نشان داد و گفت: یک خانمی رفته خانه ی مشاهیر تهران را پیدا کرده و سرگذشت خانه ها را نوشته، مثلا خانه دانشور، منزل عمران صلاحی، منزل شریعتی... آقا پرسیدند: مگر شریعتی در تهران خانه داشت؟ جعفریه تأیید کرد.

آقا گفتند: گمان نمی کنم. شریعتی در حسینیه ارشاد یک اتاق داشت که وقتی تهران می آمد آنجا ساکن می شد. بعد از زندان هم فکر کنم خیلی تهران نبود... شاید هم بعدا خانه ای گرفته... شاید.

آقا که داشتند وارد نشر بعدی می شدند، مدیر نشر ثالث با خنده ای حسرت آلود گفت: «آقا را از ما دور کردند.» جعفریه بعدش ادامه داد: «آقا درباره یوسا صحبت کردند. بعید می دانم ۹۹ درصد مسئولین بدانند یوسا پوشیدنی است، خوردنی است، چیست؟»

جعفریه ثالث چند تا از کتاب های این نشر را به آقا هدیه داد. روضه نوح حسن محمودی و کتابی از سید علی صالحی میان کتاب ها بود. (الان که این گزارش را می نویسم شنیدم محمودی از اینکه کتابش دست آقا رسیده خیلی خوشحال شده است). کسی که کتاب ها را می برد، حواسش بود هر کتاب را داخل کیسه مخصوص همان انتشارات قرار دهد.

جعفریه می گفت دوست داشت آقا بیشتر می ماندند و بیشتر با ایشان صحبت کنند؛ چون آقا یک کتاب خوان حرفه ای اند، «بیش از آن که یک آدم سیاسی یا یک آدم معمولی باشند.»

*****

در انتشارات نگاه، مدیر انتشارات را ندیدم. گویا آن ها کمی دیر رسیده بودند و راه ها بسته بود و به غرفه نرسیدند. این را یکی از کارمندان ارشاد که از سرِ ناچاری توی نشر نگاه موقع بازدید آقا نشسته بود بهم گفت. آقا همان اول گفتند: چی دارید آقا؟ غرفه دار کتاب هایی را نشان داد که بیشتر رمان ایرانی بود. آقا پرسیدند: اینها مشتری دارد؟ غرفه دار گفت: بله می خرند استقبال خوبه. آقا گفتند: امیدوارم کیفیتش هم خوب باشد. بعد فرهنگ دانشنامه کارا را نشان آقا دادند که خرمشاهی سال ها روی آن کار کرده بود.

آقا کتاب ها را می دیدند و جلو می رفتند. کتابی را برداشتند و گفتند: این دو جلده؟ ژان کریستف در مجموعه کتاب های جیبی قدیم ۷-۸ جلد بود. کتاب دیگری را برداشتند و نگاه کردند و آرام گفتند:... اخوان خدابیامرز! آخر غرفه هم اشاره کردند به کتابی که: این کتاب را کسی میخرد؟

غرفه دار گفت: نه متاسفانه. آقا فوری گفتند: متاسفانه ندارد، اصلا کتاب خوبی نیست.

****

آقای انصاریِ حفظ و نشر آثار امام جلوی غرفه شان آمد استقبال آقا. خوش وبش کنان وارد غرفه شدند. انصاری توضیح می داد و آقا کتاب می دیدند: عکس های ارزشمند را در این کتاب جمع کردیم... کتاب جدید دوره ی ۱۷ جلدی اسناد است که به ترتیب تاریخ اسناد، درآمده...بخش خاطرات مان فعال است و خاطرات شاگردان امام را جمع می کنیم... اسناد مربوط به شهرهای مختلف مرتبط با انقلاب را هم جمع کردیم... آقای روحانی هم جلد ۲و۳ کتابشان را نوشتند...

آقا یک جمله گفتند و از غرفه درآمدند: کسانی که این کارها را برای شما انجام می دهند باید آدم های حسابی باشند، هم کار بلد باشند و هم دلشان با انقلاب باشد.

آقا که رفتند انصاری گفت فرصت نشد که کامل تر برای آقا کارهای نشر را توضیح بدهد. فرصت اندک است، موقع توضیح های طولانی تر نیست.

****

-شما نسبتی با شهید مطهری دارید؟
-بله من پسر آقا مجتبی هستم.
-اِ حدس زدم. شباهت هم دارید.

غرفه بعدی صدرا بود که نوه ی شهید مطهری توضیح می داد. هم زمان با بازدید آقا از غرفه صدرا، سخنرانی معروف شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی که درباره فلسطین بود پخش می شد. آقا وقت رفتن به پسر آقا مجتبی گفتند: سلام من را به خانم بزرگ برسان.

مطهری کوچک که ترکیب صورتش به جدّش رفته بود با نگاه مشتاق حضور آقا در غرفه بعدی را پیگیری می کرد. او گفت از این که دیدم آقا آخرین تازه های چاپ ما را پیگیری می کنند شگفت زده شدم.

****

قبل از اینکه آقا وارد غرفه سخن بشود، آقای مهدوی راد که دبیر کتاب سال و دبیر جایزه ی جلال بود، جلو آمد و گفت اینجا کتاب های قرآنی خوبی دارد. مسئول نشر سخن سلام و علیک کرد. آقا گفتند: شما علمی هستید؟ مسئول گفت: بله علی اصغر علمی.

-شما محبت می کنید کتاب ها را می فرستید و من هم نگاه می کنم. حالا از علمی ها کی فعاله؟ علی اصغر علمی هم یک نمودار درختی نشان آقا داد از اجدادش که در حوزه ی نشر مشغول کار بودند.

دکتر صالحی به آقا می گفت که کلکسیون آثار علمی ها از دوره قاجاریه و عباس میرزا تا امروز یک گنجینه خوب است.

آقای مهدوی راد کتابی به آقا نشان داد که درباره آثار خواجه عبدالله انصاری بود. به آقا گفت: نویسنده در این کتاب اثبات کرده با سند که بیشتر نوشته های خواجه عبدالله مال خودش نیست و نوشته کسی به اسم پیرِ هری است با تاریخ ۲۰۰ سال پیش از خواجه عبدالله. آقا به شوخی گفتند: زحمت کشیده!

آقا کتاب های دیگر را دیدند. به منطق الطیر که رسیدند پرسیدند: آقای شفیعی کدکنی منطق الطیر را کامل کار کردند؟ علی اصغر علمی جواب مثبت داد. کتاب دیگری را نشان آقا داد. آقا پرسیدند: یعنی این کتاب از علی نامه ای که آقای شفیعی درآورده قدیمی تره؟ علمی جواب داد: بله. این مال صفویه است. پهلوان نامه هایی است به سبک شاهنامه.

درباره کتابی هم آقای مختارپور توضیح داد که: کار سجاد آیدانلوست، خیلی آدم محققیه.

علمی توضیح داد سری آثار جمالزاده را منتشر کرده و ۲۰ عنوان از داوری اردکانی و ۱۸ جلد در ترازوی نقد که آقا گفتند: این ۱۸ جلد را خواندم.

مختارپور هم درباره رمان آبلوموف توضیح داد و شخصیت اصلی رمان که آقا آخر حرف او گفتند: این رمان را سال ها پیش خواندم.

****

غرفه فرهنگ معاصر غرفه کتاب های فرهنگ نامه و مرجع بود. مسئول غرفه توضیح داد کارشان چاپ کتاب های مرجع است اما با توسعه فضای مجازی و خلأ قانونی به ما ضربه وارد آمده و مجبور شدیم کارهای دیگری هم چاپ کنیم. ما ویرایش های جدید فرهنگ ها را ارائه می کنیم مثلا این فرهنگ عربی با حذف «ال» از کلمات عربی فقط کلمات را آورده و دیگر ریشه کلمات لازم نیست بررسی شود.

آقا پرسید: فرهنگ لغات چینی هم دارید. جواب منفی بود. مسئول غرفه کتاب هایی را نشان داد و گفت این هم یک مجموعه ۱۴ جلدیه که... آقا بی درنگ گفتند که: بله اینها را خواندم. دکتر صالحی گفت: این انتشارات در حد یک آکادمی علمی فعالیت دارد. مسئول غرفه کتابی را نشان آقا داد که اسمش چین بود. نوشته کیسینجر. درباره توسعه چین.

مسئول غرفه یک کتاب سه جلدی را در آخر بازدید نشان داد و گفت این هم فرهنگِ هنر است. آقا گفتند: این را هم دیدم. آقا از این غرفه هم کتاب بردند.

****

امروز فرصت شد تا با حجت الاسلام و المسلمین رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی صحبت کنم. او تا به حال هم پای آقا در نمایشگاه نبوده است و این اولین باری است که همراه ایشان است. آقا قرار است در غرفه ی پژوهشگاه دمی استراحت کنند و بعد به بازدیدشان ادامه بدهند. رشاد گفت آقا پشت کتاب هایی که می خوانند به ساعت و تاریخ یادداشت می نویسند. او گفت برخی از این یادداشت ها را که منتشر هم نشده دیده است. بیش ترشان بعد از نیمه شب مطالعه می شوند. رشاد گفت آقا در زمینه های مختلف مطالعه می کنند.

وقت استراحت آقا در غرفه پژوهشگاه آقای رشاد گفت حدود ۱۴۰۰ کتاب و مجله چاپ کرده اند ولی تیراژها پایین است مثلا ۳۰۰ نسخه. آقا خیلی تعجب کردند. یک نفر از آن عقب گفت: برای نابودی آمریکا و اسراییل و داعش صلوات! آقا آرام گفتند: اگر با صلوات نابود می شدند 10 تا صلوات می فرستادیم! آقا با رشاد صحبتشان را ادامه دادند. صدایشان به سختی می رسید، ولی فکر کنم حتی اگر به خوبی می شنیدم هم فایده نداشت. سطح بحث خیلی بالا و علمی بود.

آقا حال آقای آخوندی را هم پرسیدند که نشسته بود. بالاخره چای آوردند و جمع آرام شد. دکتر جنتی و دکتر صالحی یک سمت نشسته بودند و آقای رشاد سمت دیگر. دکتر صالحی افراد حاضر را معرفی کرد.

توضیحاتی درباره نشر بعد از انقلاب به آقا داد و حرف هایی که به سختی شنیده می شد. از دور می شنیدم آقا درباره ی جشنواره ها و نگرانی کتاب فروش ها و خوب بودن نسبی وضعیت نشر بعد از انقلاب و قابل تأمل بودن قدر مطلق نشر، حرفهایی زدند.

بعد از استراحت، آقا این بار در راهروی ۱۸ به بازدیدشان ادامه دادند.

در غرفه صهبای دانش پرسیدند: چی چاپ می کنید؟
-روانشناسی.
-فروش خوبه؟
-الحمدلله، راضی هستیم.

آقا به هر غرفه که می رسیدند از کتاب ها می پرسیدند و چاپ های جدید. غرفه دار اگر جوابی نداشت زود می گذشتند. در غرفه ی طرح فردا که عکس رحیم پور ازغدی را به دیوار داشت، گفتند: سلام من را به آقای رحیم پور برسانید.

در غرفه طراحان ایماژ همان سؤال را پرسیدند: چی چاپ می کنید؟
-روانشناسی.
-مثل اینکه روانشناسی خیلی مشتری داره!

****

نشر طراحان ایماژ از بحث های مالیاتی گله داشتند، ولی بیشتر نشرها گله گذاری نمی کردند. همه یا راضی بودند یا حداقل می گفتند: الحمدلله.

نشر طاهریان هم که روانشناسی کار می کرد گفت: «ما خوب می فروشیم.»

برخی از اطلاع رسانی ضعیف می گفتند. مسئول ضریح آفتاب از تورم کاغذ ناخرسند بود. خانمی در نشر صلاه آن قدر غرق در گریه بود که نمی توانست زبان به کلام باز کند. غرفه دار صابرین گفت: «دوست دارم کتاب هدیه کنم.»

نشر صورت گر دوست داشت نمایشگاه طوری باشد که در آن آمد و شد راحت تر باشد؛ آمد و شد در راهروها برای خرید کتاب ها. وقتی آقا درباره استقبال مردم پرسیدند، جواب داد خوب است، نسبت به سال های گذشته بهتر است. صحیفه خرد هم کتابی از آقای منتظری را به نمایشگاه آورده بود. آقا کتاب آقای منتظری را دیدند و پرسیدند: درس های ایشان است.

غرفه دار گفت: مصاحبه ها و یادداشت ها و ... بعد از بازدید آقا، غرفه دار به من می گفت چطور می توانم نامه ای به دست آقا برسانم. برایم سؤال بود، الان که آقا این جا بود چرا نامه اش را آماده نکرده بود. گفتم: «نامه ات را که نوشتی، باید بدهی به واحد ارتباطات مردمی.» گفت درخواستی هم دارد. بعد به من گفت می تواند صریح حرف بزند. خودم را آماده کردم برای شنیدن حرفِ صریحش. نگاهی هم به اطراف کردم که کسی نباشد که بخواهد گیر بدهد به ما. گفتم بگو. گفت چرا نباید در آن شبستان باز باشد.

خنده ام گرفت از سطحِ درخواستش. البته کاش به او می گفتم که در الان باز شده است. عوامل اجرایی اینجور تنظیم کرده بودند که پشت سر حرکت آقا پارتیشن ها را جابجا می کردند تا دسترسی عمومی به غرفه ها سریعتر صورت بگیرد.

در غرفه صریر آقا سراغ آقای بهزاد را گرفتند. مسئول غرفه از درآوردن کتاب های شناسنامه یادمان های مناطق جنگی به توصیه ی آقا گزارش داد و آقا کتاب ها را دیدند.

غرفه مجمع ناشران کم کتاب بود. البته چون ناشر نیست نباید انتظار داشت کتاب در غرفه داشته باشد. نرسیده بودند بالای غرفه هم اسم شان را بزنند؛ آنها راجع به لیست هایی که برای مطالعه آماده کرده بودند توضیح دادند و از تلاشی که برای توزیع کتاب های «من زنده ام» و کتابی دیگر به انجام رسانده بودند. حضور آقا خیلی طول نکشید ولی خوب گوش دادند و تشویق شان کردند.

*****

مسئول غرفه صبح پیروزی گفت: ما مردم لرستان آماده ایم. آقا هم جواب دادند خدا شما لرها را حفظ کند.

یک بنده خدایی در یکی از غرفه ها به آقا گفت: ۱۵ ماه است ازدواج کرده ام و یک سال است که ناگهانی خانمم نابینا شده. شب خوابیده و صبح نابینا بلند شده. لطفا دعا کنید و تبرکی بدهید برای شفایش. آقا فوری پرسیدند: دکتر هم رفتید؟ جوان توضیح داد دکتر رفتن هایش را... آقا ناراحت شدند و همانجا دعایی خواندند و چفیه شان را به جوان دادند.

*****

در نشر صادق آقا به کتاب کبریت احمر اشاره کردند و پرسیدند: کی این کتاب را می خرد؟ غرفه دار گفت: طلبه ها طالبند. بعد آقا به دکتر صالحی و دیگران در مورد نویسنده و رگ و ریشه اش به احترام توضیح دادند.

در غرفه شهید زین الدین آقا به داماد شهید گفتند به خانواده شهید سلامشان را برساند. آقا در غرفه یک ناشر کُرد درباره شعرای پارسی گوی کرد پرسیدند. غرفه دار اسم گلشن را برد. آقا گفتند: خدا بیامرزدش، گلشن را می شناسم. از زنده ها بگو. غرفه دار نمی دانست.

غرفه دار نشر شهید فهمیده هم این قدر از دیدار آقا خوشحال بود که آن را بهترین روز زندگی اش می دانست. انتظار داشت آقا قرآنی را که همسرِ غرفه دار داده بود، امضاء کند که آقا گفتند الان امکان پذیر نیست.

یک نفر هم در غرفه دیگری یک قرآن گرفت سمت آقا که «لطفا برایمان تبرک کنید». آقا با تعجب گفتند «من قرآن را تبرک کنم!؟ من اگر دستم را به قرآن بزنم دست من متبرک می شود».

شمیم قلم از رواج نسخه های پی دی اف کتاب های بازار در اینترنت خبر داد. نسخه های غیر مجازی که هم نشر الکترونیک را با خطر مواجه می کند و هم نشر کاغذی را. شلفین هم از تجدید دیدارش با آقا پس از دوازده سال می گفت.

در غرفه ی شلاک آقا معنی اسم نشر را پرسیدند و غرفه دار گفت: به مازندرانی یعنی باران تند. در غرفه ی شکرانه آقا عکس آقای صادقی تهرانی را شناختند. پرسید شما با ایشان نسبت دارید. غرفه دار گفت پسر صادقی است. می خواست تفسیر پدرش را هدیه کند. آقا گفتند دارم. از خودشان گرفتم.

****

نوبت غرفه شهرستان ادب شد که امسال یکی از ناشران نمونه شده بود. آقا، علی محمد مؤدب را تحویل گرفتند.

کتاب های جدید نشر را طلب کردند و شناخت نامه ی قزوه را در جواب گرفتند. همین طور سال گرگ. آقا پرسیدند اسم این کتاب شبیه گرگ سالی امیر حسین فردی است. مؤدب توضیح داد سال گرگ برگزیده ی جشنواره ی داستان انقلاب است که آن موقع خود آقای فردی دبیرش بود. آقا کتابی را هم برداشتند و پشت کتاب را نگاه کردند شعر معروف از آخر مجلس را خواندند. «ما سینه زدیم، بی صدا باریدند/ از هر چه که دم زدیم، آن ها دیدند/ ما مدعیان صف اول بودیم/ از آخر مجلس شهدا را چیدند. » یک نفر پرسید کتاب کیست و آقا جواب دادند: «کتاب میلاد!» عرفان پور را می گفتند. موقع رفتن آقا گفتند مجموع کارهای شما الحمدلله خوب است. یک نفر از داخل غرفه گفت: آقا ما دوستتان داریم. آقا هم جواب داد: من هم دوستتان دارم.

غرفه دار شهرستان ادب بعد از رفتن آقا از توجه و دقت ایشان به کتاب صحبت کرد و از مسئولین خواست که آن ها همین قدر کتاب ها به ویژه در حوزه های شعر و داستان را جدی بگیرند و بخوانند. نشرهای دیگری هم بودند که بلافاصله پس از دیدار با آقا گفتند که از دیدن آقا خوشحالند و باعث افتخارشان است که رهبرشان این چنین به کتاب اهمیت می دهند.

غرفه دار یکی از نشرها، کتاب یاد دوست را به آقا هدیه داد. بعدش گفت که لای کتاب یک نامه هم برای آقا نوشته است. گفتم در نامه چه نوشته است؟ گفت نامه ی فدایت شوم است. لبخندی زدم: «ان شاءالله مسأله ات حل شود.»

شقایق، نشر افکار، نشر البرز (که از علمی هاست)، سایه بان، همه به سؤال و جواب چی چاپ می کنید و راضی هستیم و الحمدالله و موفق باشید گذشت. در شرکت کتاب های جیبی که وابسته به امیرکبیر بود آقا مدت بیشتری ایستادند. غرفه دار توضیح داد که دارند همان کار کتاب های جیبی قدیم را ادامه می دهند با انتخاب و خلاصه کردن رمان ها و تولید آثار جدید. آقا دست روی کتابی گذاشتند و خوب نگاهش کردند. مختارپور گفت: این مجموعه ۱۴ جلدی زندگانی معصومین را آقای قزلی نوشته که شما کتاب پنجره های تشنه اش را تقریظ کردید. آقا به تأیید سر تکان دادند.

نشر شباهنگ هم دوست داشت چیزی به آقا بگوید که فرصت نشد. بهش گفتم: «دوست داشتی چه بگویی؟» گفت: «شخصی بود.»

در غرفه چاپ و نشر بین الملل هم غرفه دار کتاب آنتوان بارا درباره حضرت زینب را نشان آقا داد و گفت: نویسنده اش دوست داشت این کتاب را به دست شما برساند. آوازه کتاب خوانی آقا بین المللی شده!

در شرکت سهامی انتشار آقا سراغ آقای محجوب را گرفتند. همین طور جواب الحمدلله در برابر سؤال وضعتان چطور است.

صدای قرآن قبل از نماز بلند شد. غرفه تعاونی ناشران گیلان آخرین غرفه ای بود که آقا بازدید کردند. تا اینجا حدود ۷۰ غرفه!

آقا بشاش تر از وقتی وارد نمایشگاه شده بودند تصمیم به ترک مصلا گرفتند.

تازه نیمی از غرفه های راهروی ۱۹ را دیده بودند که دست های شان را بلند کردند به نشانه خداحافظی. باقی غرفه دارهای راهروی ۱۹ و ۲۰ که نوبت به شان نرسید، با حسرت دست تکان می دادند و از آقا خداحافظی کردند.

موقع رفتن باز آقا دکتر صالحی را پیش خودشان فراخواندند و نکاتی گفتند. آقا که راه افتادند، صدای قرآن پخش می شد و راهروی آخر هم به روی مردم باز شد تا آنها هم در میان کتاب ها بچرخند و لذت ببرند.

* خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶م) داستان نویس، مقاله نویس، سیاست مدار و روزنامه نگار پرو واز مهمترین رمان نویسان و مقاله نویسان معاصر آمریکای جنوبی است.


فیلسوف ایرانی
نمایشگاه کتاب تهران تمدید نخواهد شد

مدیر کمیته اجرایی نمایشگاه کتاب گفت: بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران ساعت 20 امروز شنبه 26 اردیبهشت ماه به اتمام می رسد و تمدید نخواهد شد.
 

حسین صفری با اعلام تمدید نشدن روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران گفت: ظرف روزهای گذشته عده زیادی از علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی تمدید روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را خواستار بودند که به دلایل مختلف این امر امکان پذیر نیست.

وی افزود: سازمان ها و نهادهای زیادی درگیر برگزاری نمایشگاه کتاب هستند و براساس اعلام زمان برگزاری نمایشگاه، برنامه ریزی کرده اند به همین دلیل امکان تمدید روزهای نمایشگاه وجود ندارد. همچنین مهمان های خارجی آماده برگشت به کشورشان هستند و ما نمی توانیم روزهای برگزاری نمایشگاه را افزایش دهیم.

بیست وهشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران امسال میزبان بیش از 5 هزار غرفه ناشران داخلی و خارجی با حدود 500 هزار عنوان کتاب بود، این نمایشگاه 16 اردیبهشت ماه در مصلی تهران آغاز به کار کرد.


فیلسوف ایرانی
همزمان با آیین اختتامیه
غرفه‌های برتر نمایشگاه کتاب معرفی شدند

همزمان با برگزاری آیین اختتامیه بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران غرفه‌های برتر نمایشگاه کتاب معرفی شدند.
 

در آیین اختتامیه نمایشگاه کتاب تهران که عصر امروز شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه در ضلع جنوبی مصلی در حال برگزاری است غرفه های برتر نمایشگاه نیز معرفی شدند.

در این مراسم انتشارات «فاتحان» و «شرکت تعاونی ناشران گیلان» در حوزه ناشران داخلی در بخش بزرگسال، «انتشارات دیباگران تهران» در حوزه ناشران دانشگاهی و انتشارات «خوش خوان» در حوزه ناشران آموزشی به عنوان غرفه های برتر نمایشگاه کتاب امسال معرفی شدند.

در حوزه کودک و نوجوان نیز انتشارات «خانه ادبیات» و «جمال»، در حوزه ناشران الکترونیک «فروشگاه الکترونیکی طاقچه» و در حوزه ناشران بین الملل نیز انتشارات «آوند دانش» و «انتشارات ویژه نشر» به عنوان غرفه های برتر نمایشگاه کتاب امسال شناخته شدند.

«انتشارات پیام مشرق» نیز به عنوان غرفه برتر حجاب، توسط ستاد امر به معروف و نهی از منکر مستقر در نمایشگاه کتاب امسال انتخاب و معرفی شد.

همچنین بخشی از این آیین به تقدیر از وزیر اطلاع رسانی کشور عمان - مهمان ویژه نمایشگاه کتاب امسال - اختصاص یافت. بدربن یحیی الراشدی، مدیرکل حوزه وزارت اطلاع رسانی کشور عمان نیز به دلیل فعالیت های ویژه در نمایشگاه کتاب تهران تقدیر شد.

بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با شعار «خواندن، گفت وگو با جهان» تا امروز شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی(ره) برپاست.(مهر)


فیلسوف ایرانی




  •  نرمش و سازگاری با گیتی ، ما را آرام خواهد ساخت . حکیم ارد بزرگ
  • گیتی زایشگر است ، پویشی آرام در همه گونه های آن ، دیده می شود . حکیم ارد بزرگ
  • مرگ و پایانی نیست ، دگرگونی و آمیختگی با گیتی ، آینده همه زندگان است . حکیم ارد بزرگ
  •  مهربانان ، با سرشت پاک گیتی آمیخته اند . حکیم ارد بزرگ
  • گیتی را در مهربانی می بینم . حکیم ارد بزرگ
  • جهان همواره در حال دگرگونی و شکوفایی است ، نباید این پویندگی را زشت دانست ، باید همراه بود و بخشی از این شکوفایی را بر دوش داشت . حکیم ارد بزرگ
  • آب و هوا ، بر جهان بینی و پبوندهای مردمی اثرگذار است . حکیم ارد بزرگ
  •  سپاسگزاری از دیگران ، نشان فرهمندی و تواناییست .  حکیم ارد بزرگ
  •  اندیشه برتر ، در روزهای توفانی و آشوب و همچنین آسودگی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد . حکیم ارد بزرگ

http://sokhanan-bozorgan.pops.tv/t220-topic




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد