تحقق اصلاح الگوی مصرف، موانع و راهکارها
خبرگزاری فارس: تعیین نام
اصلاح الگوی مصرف برای سال جدید، توأم با تعیین شفاف دو هدف راهبردی نظام
در دهه چهارم؛ یعنی میل به پیشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روشها و
الگوهای برنامهریزی، مدیریت و نظام اجرایی است.
سال 1388 به یاری
خدا وند متعال ازسوی رهبر اندیشمندمان حضرت آیت الله خامنهای بعنوان اصلاح
الگوی مصرف نامگذاری شد و همه مسئولان کشورما ن راموظف کرد با بهره گیری
از امکانات مادی و معنوی موجود درکشورمان، کارهای نو و ابتکاری و راههای
میان بررابرای تحقق این راه با انجام حرکت های اصولی،کاربردی و گسترش فرهنگ
مطلوب نحوه درست مصرف کردن را در ارائه خدمات به همه قشرها به خصوص قشرهای
محروم جامعه و برای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر کشورمان در بخشهای مختلف
بکارگیرند.
نامگذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری بعنوان سال اصلاح
الگوی مصرف شاید در ظاهر بعضی ها بعنوان کلیشه شدن نامگذاری سالها به نظر
برسد ولی نکته مهم این است که همین عناوین نشان از اهمیتی دارد که عمل کردن
به آنها می تواند عاملی مهمی درترقی و شکوفایی هر چه بیشتر کشورمان گردد.
تعیین
نام اصلاح الگوی مصرف برای سال جدید، توأم با تعیین شفاف دو هدف راهبردی
نظام در دهه چهارم؛ یعنی میل به پیشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روشها و
الگوهای برنامهریزی، مدیریت و نظام اجرایی است.
اساسا اصلاح الگوی مصرف
را باید از ابعادی چندجانبه نگریست. مفهوم اصلاح الگوی مصرف، مصادیق مصرف
نادرست و ریشههای مصرفگرایی از جمله این ابعاد هستند.
پدیده مصرف
گرایی و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهینه قرار گرفته است. «مصرف گرایی» یا
به عبارت ساده تری اسراف که یکی از بزرگترین آفت ها و آسیب های فردی و
اجتماعی و از گناهانی است که مورد نهی شدید خداوند متعال واقع شده است و در
مقابل اعتدال و میانه روی در مصرف قرار گرفته است؛ به طور کلی هرگونه
زیاده روی در کمیت و اتلاف را شامل می شود.
در حقیقت مصرف گرایی عامل
تخریب رشد، توسعه و از بین رفتن منابع ملی است. مصرف گرایی از یک نگاه در
معنای مصرف نامتعارف است که نیاز فیزیکی فرد را برطرف نمی سازد، بلکه نیاز
کاذب فرد یا افراد را که گاه به تقلید از دیگران، تبلیغات، شرایط مادی یا
تغییرات ساختار جامعه ایجاد شده برطرف می سازد. مصرف گرایی در نگاه عالمان
دین نیز در همان معنای لغوی اسراف استعمال شده است و هرگونه بیهوده گرایی،
زیاده روی و اتلاف و مانند آنها را اسراف می دانند.
نامگذاری مقام معظم
رهبری امسال را به عنوان اصلاح الگوی مصرف بحث تازه ای درکشورمان نیست
چراکه با کمی بررسی متوجه خواهیم شد، اصلاح الگوی مصرف و تصحیح رفتاراسراف
گرایانه ما دغدغه نزدیک دودهه مقام معظم رهبری است که بارها در بین
مسئولان، نسبت به این قضیه هشدار دادند.
اینک در آغاز دهه چهارم انقلاب
اسلامی که به شعار پیشرفت و عدالت مزین گشته است، بیش از پیش به اصلاح
الگوی مصرف برای ایجاد عدالت و پیشرفت نیازمندیم. اصلاحی که اگر صورت گیرد
می تواند نقش اساسی در ایجاد عدالت در بین طبقات جامعه و پیشرفت برای کشور
داشته باشد.
مفهومی اصلاح الگوی مصرف
با توجه به شکل پذیری رفتار
فردی و اجتماعی مردم از دین و تاثیرملموس و انکار ناپذیر آموزههای دینی
بر کم و کیف مصرف بررسی و کاویدن آن از این نگاه نیز دارای اهمیت فراوان
است.پیش از هر بحثی باید مصرف کردن را تعریف کنیم. مصرف کردن در معنای عادی
و هنجار آن یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن
و زندگی کردن.
اصلاح الگوی مصرف نیزعبارت است از نهادینه کردن روش صحیح
استفاده از منابع کشور به قسمی که سبب ارتقای شاخصهای زندگی مردم و کاهش
هزینهها شده و از این منظر زمینهای برای گسترش عدالت عمومی است. از طرفی
الزام مصرف بهینه باعث شده تا علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فناوری
در طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات بهینه مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت
توزیع مناسب منابع و پیشرفت در بخشهایی که کمتر مورد توجه قرار داشته نیز
فراهم شود.
نکته قابل تامل آن است که اصلاح مصرف با اصلاح الگوی مصرف
تفاوت داشته و نباید آن دو را با هم خلط کرد. در ابتدا سخن از کاهش مصرف
مردم نیست، چرا که اصلاح مصرف، یک مبحث مدیریتی است و لذا اصلاح، لزوما به
معنای کاهش نیست. حتی در ارتباط با واژه الگو نیز منشأ بسیاری از رفتارها
به مردم برنمیگردد و نظام مدیریتی آنها را ایجاد کرده است.
ارائه الگوی
صحیح و اصلاح الگوی موجود مصرف به معنای حفظ، تقویت، ساماندهی ظرفیتها و
امکانات بیپایان کشوری است که میخواهد در دوره معاصر، تمدن اسلامی را
بازسازی و جامعه نمونهای را برای ارائه به دیگر جوامع معرفی کند.
ارائه
الگوی صحیح مصرف به معنای ارائه الگوی مدیریت و نظارت در سرمایهها و
منابع ملی و توزیع در عرضه آن نیز هست که در آیاتی از جمله در داستان حضرت
یوسفع، بدان اشاره شده است؛ بنابراین لازم است با تهیه قوانین و بهکارگیری
درست و اعمال قانون از هرگونه سوءاستفاده در بخش مدیریت (بخصوص مدیریت
دولتی) جلوگیری شود که این خود یکی از منابع مهم افزایش ثروت و سرمایه ملی
برای دستیابی به شکوفایی و پیشرفت اقتصادی است.
خداوند بصراحت در آیه
دهم سوره اعراف از تسلط و مالکیت و حکومت انسان بر زمین و بهرهمندی وی
ازانواع مواهب سخن گفته و از وی خواسته تا با بهرهگیری درست و مناسب از
این نعمات و قدرت در مسیر کمال و تعالی گام بردارد و سپاس و شکر عملی و
حقیقی را به این شکل ابراز و اظهار کند. در ضمن از آنجا که هرگونه فعالیت و
تصرفی در هر یک از بخشهای مربوط به تولید، مبادله و مصرف در رشد و
شکوفایی اقتصادی بسیار موثر است، مساله تبیین بهترین و کاملترین روش در
بخشهای مذکور مورد توجه قرآن و اسلام واقع شده است.
اصلاح الگوی مصرف از دیدگاه قرآن
دین
مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زیباییهاى زندگى را مباح و
روا و اسراف و زیادهروى را حرام و ناروا مىداند و این بدان جهت است که
مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسؤولیت
دارد. در این صورت فرد اسرافکار قهرا از اجراى مسؤولیت و تعهدات اجتماعى
خود بازمىماند و از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
قرآن مجید
این حقیقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهایى زیبا بیان مىکند و با
هشدار به پیروان خود مىفرماید: (و انفقوا فى سبیل الله ولاتلقوا بایدیکم
الى التهلکة) یعنى در راه خدا انفاق کنید و با دستهاى خود، خود را به هلاکت
و نابودى نیفکنید. در جامعه اسلامى براساس نگرش خاص اسلام باید تمام
حرکتها و روشها در کلیه شؤون و ابعاد حیاتى در مسیرى ویژه قرار گیرد که در
اصطلاح خاص مکتبى از آن صراط مستقیم و طریقه وسطى، سواءالسبیل یا راه میانه
و خط عدالت تعبیر مىشود، صراط مستقیم راهى است که خداوند متعال براى
انسان در نظر گرفته و از این راه است که انسان مىتواند به کمال لایق خود
برسد و گذشتن از آن توام با سلامت و عافیت از پل صراط در جهان دیگر است، و
آن خط و مسیرى است که در دو لبه پرتگاه سقوط در دره هولناک بدبختى هلاک و
عذاب واقع شده است. در قرآن کریم واژه «اسراف» و مشتقات آن مکرر به کار
رفته است ولى در بیست و سه مورد لفظ «اسراف» استعمال شده که در هر مورد،
مفهومى ویژه دارد. درغالب موارد، مقصود از اسراف جنبههاى اخلاقى، عقیدتى و
تجاوز از حدود الهى است، و تنها در چهار مورد جنبه مالى را شامل مىشود که
با دو آیه «تبذیر» شش آیه مىشود. به آیات زیر توجه کنید: کذلک زین
للمسرفین ماکانوا یعملون. یونس /??. (اینگونه براى اسرافکاران اعمالشان
زینت داده شده است). ولا تطیعوا امر المسرفین. شعراء /??.(اطاعت فرمان
مسرفان نکنید). ان الله لایهدى من هو مسرف کذاب. غافر /??.(خداوند اسرافکار
دروغگو را هدایت نمىکند). و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفین.
یونس /??.(و به راستى فرعون برترىجویى (و طغیان) در زمین روا داشت و او از
اسرافکاران بود).
دین اسلام، دین اعتدال، میانه روی و دوری از افراط و
تفریط است. در آیه ??? سوره طه، خداوند متعال فرموده اند: وکذلک نجزى من
اسرف ولم یومن بایات ربه و لعذاب الاخرة اشد وابقى: و این چنین جزا مى دهیم
به هر کس اسراف کند و به آیت هاى خداوند نگرود و براى او عذاب سخت و
پاینده است.
یا در آیه ?? سوره فرقان درباره صفات عبادالرحمن فرموده
اند: والذین اذا انفقوالم یسرفوا ولم یفترواوکان بین ذلک قواماً: آنان که
در هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه تنگ مى گیرند، بلکه بین این دو راه
اعتدال را انتخاب مى کنند. در آیه ??? سوره انعام هم خداوند متعال فرموده
اند: ان الله لایهدى القوم الظالمین به درستى که خداوند ستمکاران را هدایت
نخواهد کرد. همچنین در آیه ?? سوره اعراف فرموده اند: انه لایحب
المسرفین... خداوند مسرفان را دوست ندارد. در آیه ?? سوره غافر آمده
است:... ان الله لایهدى من هو مسرف کذاب... خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز
هدایت نخواهد کرد. در آیه ??? سوره شعرا هم مى فرماید: ولا تطیعوا
امرالمسرفین: از رفتار روساى مسرف ستمگر پیروى نکنید.
و نیز در آیه ??
سوره ذاریات مى فرماید: که آن سنگ ها نزد پروردگار معین و نشاندار براى
نابود کردن ستمکاران است. و همین طور در آیه ?? سوره یونس مى فرماید: فما
امن لموسى الا ذریة من قومه على خوف من فرعون وملائهم ان ینتنهم و ان فرعون
لعال فى الارض و انه لمن المسرفین(پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر
ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ایمان نیاوردند جز فرزندان قبیله
او آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش که مبادا در صدد فتنه و قتلشان
برآیند که فرعون آن روز در زمین بسیار علو و سرکشى داشت و البته او از
ستمکاران و سخت متعدى و مسرف بود.
و نیز در آیه ? سوره انبیا مى فرماید:
پس (از آن که اشرار امت گفتار رسولان حق را انکار و در مقام آزارشان
برآمدند) ما به وعده اى که به آن ها دادیم وفا کردیم و هر که را خواستیم از
شّر دشمنان نجات دادیم و مفسدان و مسرفان ظالم را هلاک گردانیدیم.
از آیات قرآن کریم به خوبى فهمیده مى شود که، اسراف و تبذیر نقطه مقابل بخل و خست و هر دو بد و نامناسب و زشت هستند.
والذین
اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یفتروا و کان بین ذالک قواماً: کسانى که به
هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه سختگیرى و بخل مى ورزند، بلکه در میان
این دو (کار زشت) حد اعتدال و میانه(که سخاوت و بخشش) است را مى گیرند.
اسلام
سعی می کند با برنامه های متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال
نگهدارد و با افراط و تفریط در هر امری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و
اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر می داند.وَالذینَ اذااَنفَقوا لَم
یُسرفوُا و لَم یَفتروُاوَکانَبینَ ذلکَ قواماً»( فرقان/ 67)« آنان کسانى
هستند که هرگاه انفاق کنند، نهاسراف کنند و نه سختگیرى، بلکه در میان این
دو، اعتدال مىورزند.»
این آیه،بیانگر یکى از مهمترین مسایل زندگى است
که رعایت آن موجب آسایش و آرامش فرد و جامعه شده و باعث گشودن گرههاى
مشکلات و برطرف شدن بسیارى از نابسامانىهاى اجتماعى و اقتصادى مىگردد. و
مىتوانازآن به عنوان معجزه زندگى یاد کرد، و آن مساله اعتدال در انفاق و
مصرف است.در قرآن،در آیات متعدد از اسراف در مصرف و انفاق نهى شده است.به
عنوان نمونه نظر شما را به چند آیه جلب مىکنیم :
1.« کُلوُا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرفُوا». بخورید و بیاشامید ولىاسراف نکنید.( اعراف/31)
2.«وَ آتوا حَقَهُ یوم حَصادِه و لا تُسرفوا»( انعام/ 141)هنگام درو، حق زکات(غلات و...)را بپردازید، ولى (در انفاق)اسراف نکنید.
از
دیدگاه قرآن یکی از آثار پیامدهای اسراف و مصرف گرایی، فساد در زمین است؛
زیرا هرگونه تجاوز از حد، موجب فساد و از هم گسیختگی می شود و به تعبیر
دیگر سرچشمه فساد، اسراف است.
قرآن کریم در آیه های 150-153 سوره شعراء می فرماید:
«فاتقواالله وأطیعون¤ ولا تطیعوا امرالمسرفین¤ الذین یفسدون فی الارض ولایصلحون»
«پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید، همان ها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند»
اصلاح الگوی مصرف ازدیدگاه امام (ره)، مقام معظم رهبری و بزرگان
گزیده
بخشی از دیدگاه امام درخصوص اصلاح الگوی مصرف؛ زیاده روی به نحو غیر
متعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد موجب ضمان است. عدالت
عبارت است از: حد وسط بین افراط و تفریط و آن از امهات فضایل اخلاقیه است.
اسلام تعدیل میخواهد، نه جلو سرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آن
طور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و این یکی شب که برود پیش
بچههایش نان نداشته باشد این عملی نیست، نه اسلام با این موافق است نه هیچ
انسانی با این موافق است.
گزیده سخنان مقام معظم رهبری درمورد اصلاح
الگوی مصرف می توان به این مطالب اشاره کرد: (اسلام عزیز و همه عقلای عالم،
بر این نکته تأکید می کنند که مصرف باید مدبرانه و عاقلانه مدیریت شود.
همه ما بخصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیتهای اجتماعی و آحاد مردم باید در
سال جدید در مسیر تحقق این شعار \\ "مهم، حیاتی و اساسی\\ " یعنی\\ "اصلاح
الگوی مصرف در همه زمینهها\\ "، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده
صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به
نیکوترین حالها، ظهور و بروز یابد. مقابله با اسراف و صرفه جویی صحیح، با
حرف امکان پذیر نیست و قوای مقننه و مجریه موظفند با قانونگذاری صحیح و
اجرا و پیگیری قاطعانه، الگوی مصرف را از \\ " تولید تا مصرف و باز یافت \\
" اصلاح کنند. این حرکت، گامی اساسی در روند پیشرفت و عدالت است چرا که
بیماری اسراف، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آسیبها و مشکلات
گوناگونی بوجود آورده و آینده کشور را تهدید می کند. مصرف بیهوده و مصرف
هرز، در حقیقت هدر دادن مال است. جامعهى ما باید این مطلب را به عنوان یک
شعار همیشگى در مقابل داشته باشد._هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم
در سطح سازمانها بایستى نگاه عیبجویانهى به اسراف وجود داشته باشد.)
بخشی
ازسخنان مقام معظم رهبری درمورد اصلاح الگوی مصرف درمناسبتهای مختلف...
برادران! امیرالمؤمنین مىگوید زندگى به سمت زهد باید برود. امروز در
جمهورى اسلامى، اگر ما احساس بکنیم که زندگى به سمت اشرافیگرى مىرود،
بلاشک این انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما باید به سمت زهد حرکت بکنیم. …
مردم هم نباید اسراف و تجملگرایى بکنند. اینطور نیست که زهد فقط مخصوص
مسؤولان باشد. این مهریههاى گرانقیمت که براى عقدهاى دخترهایشان
مىگذارند، خطاست. نمىگویم حرام است، اما پدیدهى بد و زشتى در جامعه است؛
زیرا ارزشهاى انسانى را تحتالشعاع ارزش طلا و پول قرار مىدهد. (دیدار با
اقشار مختلف مردم (روز بیستونهم ماه مبارک رمضان) 26/1/1370)
باید روحیه اسرافى که در بعضى از مردم به صورت روز افزون پیدا مىشود، مهار گردد. (خطبه هاى نماز جمعه سوم رمضان 1415 -14/11/1373)
من
دیروز در پیام اوّلِ سال، به ملت ایران عرض کردم که صرفهجویى را شعار
خودتان قرار دهید. صرفهجویى به معناى گدابازى نیست که بعضى بگویند چرا
نمىگذارید مردم از نعمتهاى خدا استفاده کنند. نه؛ استفاده کنند، ولى اسراف
و زیادهروى نکنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافیگرى و تقسیم نابرابر ثروت
و مایه تضییع اموال عمومى و نعمت الهى است. صرفهجویىِ صحیح - همان که در
اسلام به آن قناعت مىگویند - به معناى نخوردن نیست. به معناى زیادهروى
نکردن، مال خدا را حرام نکردن و نعمت الهى را ضایع نکردن است. اگر جامعهاى
بخواهد قناعت و صرفهجویى را - که یک دستور اسلامى است - عمل کند، باید
متوجّه باشد که در شکل کلّى به عدالت اجتماعى و مسأله عدالت پرداخته شود.
براى این که بشود این راه را ادامه داد، همه و همه باید کوشش کنند...(
اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینى(ره) مشهد مقدّس رضوى -1/1/1376)
ارزش
دیگر، دورى از اسراف و تجمّل در سطح زمامداران است. البته تجمّل و اسراف
در همه جا بد است؛ اما آن چیزى که مردم را وادار مىکرد که نسبت به این
قضیه حسّاسیت نشان دهند، رفتارهاى مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجیها با مال
مردم در سطح حکومت بود. این از آن چیزهایى بود که مردم نمىخواستند. نظام
اسلامى بر اساس این ارزش بهوجود آمد که چنین چیزى نباشد. (خطبه هاى
نمازجمعه تهران -23/2/1379)
منکراتى که در سطح جامعه وجود دارد و
مىشود از آنها نهى کرد و باید نهى کرد، از جمله اینهاست: اتلاف منابع
عمومى، اتلاف منابع حیاتى، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایى،
اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلاً این یک
منکر است؛ یک منکر دینى است؛ یک منکر اقتصادى و اجتماعى است.( در خطبه هاى
نماز جمعه تهران -25/9/1379)
مصرفگرایى براى جامعه بلاى بزرگى است.
اسراف، روزبهروز شکافهاى طبقاتى و شکاف بین فقیر و غنى را بیشتر و عمیقتر
مىکند. یکى از چیزهایى که لازم است مردم براى خود وظیفه بدانند، اجتناب از
اسراف است. دستگاههاى مسؤولِ بخشهاى مختلف دولتى، بخصوص دستگاههاى
تبلیغاتى و فرهنگى - بهویژه صدا و سیما - باید وظیفه خود بدانند مردم را
نه فقط به اسراف و مصرفگرایى و تجمّلگرایى سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس،
مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهى لازم مصرف کردن و اجتناب از
زیادهروى و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرفگرایى، جامعه را از پاى
درمىآورد. جامعهاى که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهاى مختلف
شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از
زیادیها بزنیم. (در خطبه هاى نماز عید فطر 15/9/1381)
توصیه من به
وزیران محترمى که اینجا هستند و به دیگر مسؤولان دولتى، امروز این است و
قبلاً هم همیشه همین بوده است که روى مسأله تقویت پول ملى و به نظام آوردن
خرجها و هزینههاى دولتى تلاش کنند و جلوِ ریخت و پاشها و خرجهاى زیادى و
اسرافگونه را بگیرند و در یک دایره محدودتر وزارتى، رعایت کمال عدالت را
بکنند و تبعیضهاى بیجا را بردارند.( دیدار معلّمان و کارگران -10/2/1382)
«اجتناب از اسراف و ریختوپاش» جزو برنامههاى بسیار خوب شماهاست.( دیدار با رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت -6/6/1385)
آنچه
که پیشرفت هست، این است که ما از هر که و هر جور، همهى دانشهاى مورد
نیازمان را فرا بگیریم؛ این دانش را به مرحلهى عمل و کاربرد برسانیم،
تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، براى اینکه دامنهى علم را توسعه بدهیم،
تحقیقات بنیادى انجام بدهیم، تحقیقات کاربردى و تجربى انجام
دهیم،.............دربارهى مشکلات اجتماعىاى که در کشور وجود دارد، تحقیق
کنیم و راه ریشه کردن اینها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که راه
مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیمارى اجتماعى است. راه مبارزه با مصرف
گرایى چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالاى خارجى بر کالاى ساخت داخل چیست؟
اینها تحقیق مىخواهد. در دانشگاهها پروژههاى تحقیقى بگیرید، استاد و
دانشجو کار کنید، نتیجهى تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها
بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازى شود. این، مىشود پیشرفت. (دیدار اساتید و
دانشجویان دانشگاههاى استان سمنان -18/8/1385)
اگر ضرورتهایى هم این
کار را در آن دوره ایجاب مىکرد، نباید دیگر این کارها در دورهى بعد از
جنگ، در دههى دوم و سوم، انجام مىگرفت؛ نباید بیخود شرکت تولید مىشد؛
نباید از واگذارى شرکتهاى دولتى به مردم، در آن بخشى که قانون اساسى تصریح
به آن کرده بود، کوتاهى مىشد؛ باید مىدادیم. باید مالکیت دولت را
روزبهروز کمتر مىکردیم. اینطور نشد، بلکه بیشتر و گستردهتر شد! و خیلى
از درآمدهایى که باید در خدمت تولید، در خدمت گردش صحیح پول در جامعه قرار
مىگرفت، صرف کارهاى غیرلازم شد؛ فعالیتهاى اسرافآمیز، ساختمانسازیهاى
بیخودى. و حتماً به اقتصاد کشور لطمه خورد. (دیدار مسئولان اقتصادى و
دستاندرکاران اجراى اصل 44 قانون اساسى 30/11/1385)
من در شیراز
اشاره کردم: اگر ما اسراف نکنیم، میتوانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. یکی
از چیزهایی که ما در این کشور نتوانستیم بر خودمان فائق بیاییم و اصلاح
کنیم، مسئلهی اسراف است...( دیدار هزاران نفر از مردم و عشایر شهرستان
نورآباد ممسنی -15/2/1387)
سادهزیستى بخصوص در خود آقاى رئیسجمهورخوب و
برجسته است و چیز باارزشى است؛ در مسئولین هم - کما بیش؛ یک جایى کمتر، یک
جایى بیشتر بحمداللَّه هست. سادهزیستى چیز بسیار باارزشى است. ما اگر
بخواهیم تجمل و اشرافیگرى و اسراف و زیادهروى راکه واقعاً بلاى بزرگى است
از جامعهمان ریشهکن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و
از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم.
عمل ما بایستى مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اینکه اثر بکند.
این خوشبختانه هست. فاصلهتان را با طبقات ضعیف کم کردهاید و کم نگه دارید
و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید.( دیدار رئیس جمهوری و اعضاى هیئت
دولت -2/6/1387)
و همچنین ازبزرگان دراین خصوص داریم که ازجمله می توان به کتاب بوستان سعدی از بدی اسراف و تشویق به صرفه جویی چنین آورده است.
چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیش آید سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد
یا اینکه می گوید:
ای قناعت، توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست
یک
زندگی مطالعه نشده،ارزش زیستن ندارد...( سقراط)،اگر می خواهی بنده کسی
نشوی،بنده هیچ چیز مشو...( ژاک دوال)،با ولخرجی تنها مال نمی رود، زمان
ارزشش فراتر است، و آن هم نابود می شود.( اُرد بزرگ)،هیچ پیر جهان دیده ای
منکر برآیند زهرآلود، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست.( اُرد بزرگ)، کسی
شایسته آزادی است که هرروز بتواند به هوسهای خود چیره شود. (گوته) و
ویکتورهوگو هم دراین موردتاکید دارد که بدیهای اجتماع به دست ما ساخته شده
است و به جای ناله جای آن دارد که درصدد رفع آن برآئیم.
نتیجه گیری وارایه راهکار
آنچه
امروز اتفاق می افتد این است که قدرت های بزرگ صنعتی که فراملیتی و جهانی
شده اند برای انسان تصمیم می گیرند که چه چیز خوب است و چه چیز بد و با
قدرت عظیم رسانه ای و تبلیغات مجهز به آخرین فنون روانشناختی آنرا به خورد
مردم می دهند. شاید مقصر عمده خود ما باشیم که با پناه بردن به مصرف گرایی و
مسخ خودخواسته برای فرار از رنج های وجودی و نگرانی های ریشه دار در هستی
مان، به این غول های صنعتی و اقتصادی قدرت بخشیده ایم و هر روز نیز از
محصولات متنوع و بی فایده شان استقبال می کنیم و سعی داریم پوچی و یکنواختی
زندگیمان را با مصرف این محصولات متنوع جدید جبران کنیم. مثال ساده اش را
در مدل های جدید تلفن همراه وسایرلوازم اولیه زندگی است که ببینید در واقع
هیچ فرق عمده ای با قبلی ها ندارند و فقط روزمرگی ما را جوابگو هستند.
و
این درحالی است که شناخت انسان از آنچه می تواند بیافریند، شکوفایی
نیروهای خلاقه انسان و احساس هویت و معنا در زندگی می تواند ما را از این
تخدیر و خماری مصرف بیرون بکشد و وادارمان کند به نیازهای اساسی خود فکر
کنیم و در راستای تحقق آنها گام برداریم. اینگونه می شود که واژه مصرف
گرایی برای بسیاری از ما بی معنا خواهد شد. امام علی(ع) در این باره می
فرمایند: «الاوان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف» «آگاه باشید خرج
کردن به ناحق، حیف و میل و اسراف است»
کتاب آسمانی قرآن نیز در آیه 141
سوره انعام در مورد اصلاح الگوی مصرف و بهینه مصرف کردن می فرماید: «کلوامن
ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» «و از
آن میوه هنگامی که به ثمر می نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو
بپردازید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد»
با توجه
به این نکات می توان نتیجه گیری کرد که اصلاح الگوی مصرف که به معنی
نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع درهرکشوری است، سبب ارتقای
شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها شده و زمینه ای برای گسترش عدالت درآن
جامعه را مهیا خواهد کرد.
از طرفی الزام مصرف بهینه باعث می شود تا
علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فن آوری در طراحی و ساخت وسایل و
تجهیزات بهینه مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت توزیع مناسب منابع و به
تبع آن پیشرفت در دیگر بخش هایی که کمتر مورد توجه بوده است نیز فراهم
گردد.
آنچه بر اصلاح الگوی مصرف و دستیابی به فرهنگ بهینه مصرف در کشور
دارای اهمیت می باشد این است که اصلاح الگوی مصرف نیازمند تبیین استراتژی و
تعیین خط مشی است که طی آن، این اصل به یک شعار تغییر ماهیت ندهد؛ در واقع
لازمه دستیابی به این مهم در کشور، خیزش و حرکتی عمیق از سوی مسئولان و
همه آحاد جامعه می باشد؛ لذا می بایست همگی این اصل را یک ضرورت دانسته و
فعالیت های خود را در راستای رسیدن به این اصل مهم برنامه ریزی نمایند و
برای دستیابی به این امر فرهنگ سازاقدام نمایند. آنچه که رهبر فرزانه
انقلاب بر آن تاکید می ورزند این است که «همه ما به خصوص مسئولان قوای سه
گانه، شخصیت های اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این
شعار مهم، حیاتی و اساسی یعنی اصلاح الگوی مصرف در همه زمینه ها، برنامه
ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق
برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حال ها، ظهور و بروز یابد.».
بنابراین تاکید رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوی مصرف نشان دهنده این موضوع
به عنوان بستری مناسب برای شکوفایی و دستیابی به اقتدار ملی است. لذا
پرهیز از شعارزدگی وحفظ صیانت اصل موضوع به عنوان مهمترین عامل در مسیر
اصلاح الگوهای مصرفی و همچنین تبیین و تحقق آن وظیفه اصلی همه مردم و
مسئولین به شمار می رود. از این رو ارتباط منطقی بین نامگذاری سال اول دهه
پیشرفت و عدالت به \\ "اصلاح الگوی مصرف\\ " بیشتر نمایان می شود.
حال
با نامگذاری سال جدید بعنوان اصلاح الگوی مصرف اهمیت دارد از تجربه همه ا
قشارجامعه برای شکوفایی وسربلندی کشورمان استفاده کافی راداشته
باشیم.وهمچنین ازتجربه برخی کشورهای توسعه یافته که برنامه انها مبتنی
برمدل بومی و دینی بوده وهمچنین با بکارگیری فرهنگ سازی، مدیریت قوی، طراحی
ساز وکارو جلب مشارکت مردم سود جست و با اتکا به دانشمندان جوان و
فرهیختهی کشور،همانند کشورهای پیشرفتهی دنیا درراه توسعه و آبادانی
کشورمان نقش کلیدی داشته باشیم.
واین نکته هم نباید فراموش شود که
سیاستگذاری نادرست وبه عبارتی نبود سیاست و برنامه در سطوح مدیریتی
کشوردراین زمینه، مصرف نادرست و الگوی نامناسب مصرف را در جامعه دامن
میزند و پارادایم اصلاح الگوی مصرف که مبتنی بر یک اندیشه توسعهگراست را
در نهایت به ضد خود تبدیل میکند. حضرت امیر (ع) می فرمایند :زیاده روی و
اسراف مکن زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم
واقع نمی شود.
دراین راستا باید همه اقشارمختف جامعه وبخصوص مسوولان
نظام، باید با الگو قراردادن موارد مطرح شده درآموزه های دینی واسلامی و با
توجه به فرمایشات حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی وبا
بکارگیری شیوه های مدیریتی جدید و نوآوری در بخشهای مختلف و دستگاههای
گوناگون واستفاده درست وبهینه ازمنابع عظیم ثروت کشورمان برای اقتدار میهن
عزیزمان تلاش کنند.
برهمین اساس کشورمان ایران در حال حاضر در مقطعی از
تاریخ انقلابمان قرار گرفتهاست که پس از 30 سال تجربه و فراز و نشیبهای
گوناگون در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حال گذر از مرحله
تجربه و ورود به مرحله رشد و شکوفایی است.که دراین راستا مسوولان و مدیران
نظام بابرنامه ریزی های درست وبه موقع، هم می توانند از عوامل اصلی تحول به
شمار روند و هم می توانند از مهم ترین موانع اساسی تحول محسوب شوند. هیچ
تحول بدون حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد در سازمان ها بوجود نمی آیند. اگر
مدیران نسبت به برنامه های تحول تعهد داشته باشند، تلاش زیادی باید انجام
گیرد ولی اگر مدیران اعتقاد و پشتیبانی نکنند هیچ تحولی ایجاد نخواهد شد.
برای همین منظور در هر برنامه بهبود و تحول، اطمینان از حمایت و پشتیبانی
مدیران ارشد لازم و ضروری است، اگر مدیران به تحول اعتقادی نداشته باشند
باید توجیه لازم صورت گیرد. بدون حمایت مدیران آغاز هیچ برنامه تحولی توصیه
نمی شود.
سخن آخر اینکه برای رسیدن به این هدف عالی و ورود به مرحله
رشد و شکوفایی حرکتهای عادی و تکرار حرکتهای گذشته پاسخگو نیست و هر ملتی
که میخواهد در عرصه رشد و شکوفایی وارد شود و وظیفه خود را به عنوان
بخشی از جامعه بشری انجام دهد و راههای بهرهمندی خود را از زندگی
مطلوبترفراهم کند، چارهای جز تلاش و تولید اندیشه و فکر ندارد.
منابع و پی نوشت ها:
1- قرآن
2- یاداشتی ازمطالب رضا طیاری آشتیانی در فارس
3- الگوی مصرف و تهاجم فرهنگی
4- یاداشتی از مطالب حسین علی فارابی درفارس
5- یاداشتی از مقاله محمدرضا باقری در فارس
6- یاداشتی از مقاله موسی کاظم زاده در سایت باشگاه اندیشه و خبرگزاری آریا
7 - یاداشتی از مقاله دکتر فریبرز درجزی در جام جم آنلاین
نویسنده: موسی کاظم زاده
منبع:باشگاه اندیشه
ماخذ : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8804200476