شایستگان، پیشرفت خود را در نابودی دیگران نمیبینند
خواجه
نصیرالدین طوسی که یکی از دانشمندان و فیلسوفان اسلامی است، تازه به مقام
وزارت رسیده بود. تعدادی از نزدیکان به او گفتند: ایران مدیری همچون شما
نداشته و تاریخ همچون شما را کمتر به یاد دارد.
یکی از آنان گفت: نام همشهری شما خواجه نظامالملک طوسی هم به اندازه نام شما بلند نبود.
خواجه
نصیر سر به زیر افکند و گفت: خواجه نظامالملک باعث فخر و شکوه ایران بود.
آموختههای من برگرفته از تلاشهای انسانهای والامقامی همچون او است. حرف
خواجه به جماعت فهماند که او اهل ریا و پذیرش حرف بیپایه و اساس نیست.
ارد بزرگ، اندیشمند فرزانه کشورمان، میگوید: «شایستگان پیشرفت و رشد خود را در نابودی چهره دیگران نمیبینند.»
شاید اگر خواجه نصرالدین طوسی هم به آن سخنان اعتنا میکرد، هیچگاه نمیتوانست گامهای بلندی در جهت استقلال و رشد میهنمان بردارد.
نا امیدی،خردمندان را هم به زمین میزند
خواجه
نصیرالدین طوسی پس از مدتها وارد زادگاه خود،طوس شد. سراغ دوست دانای
دوران کودکی خود را گرفت. مردم گفتند او حکیم شهر ما است، اما یک سال است،
تنها نفس سرد از سینهاش بیرون میآید و از زندگی ناامید است.
خواجه به دیدار دوست گوشهنشین خود رفت و دید او همه پنجرههای امید به آینده را در وجود خود بسته است.
گفت:
تو دانا و حکیمی، اما نه به آن میزان که خود را از دردسر ناامیدی برهانی.
دوستش گفت: دیگر هیچ شعله امیدی نمیتواند وجودم را در این جهان گرما بخشد.
خواجه گفت: اتفاقا هست. دستش را گرفت و گفت: میخواهم قاضی نیشابور باشی و
میدانم از تو کسی بهتر نخواهم یافت.
میگویند یک سال پس از آن،
عدهای از بزرگان طوس به دیدار قاضی نیشابور رفتند و با تعجب دیدند هر سخنی
که قاضی میگوید، امیدوارانه و دلگرمکننده است.
برگرفته از :
http://ettelaat.com/new/index.asp?fname=2012%5C02%5C02-25%5C13-56-56.htm&storytitle=%D4%C7%ED%D3%CA%90%C7%E4%A1%9D%20%81%ED%D4%D1%DD%CA%20%CE%E6%CF%20%D1%C7%20%CF%D1%20%E4%C7%C8%E6%CF%ED%20%CF%ED%90%D1%C7%E4%20%E4%E3%ED%9D%C8%ED%E4%E4%CF
http://www.ettelaat.com/new/print.asp?fname=2012%5C02%5C02-25%5C13-56-56.htm&storytitle=%D4%C7%ED%D3%CA%90%C7%E4%A1%9D%20%81%ED%D4%D1%DD%CA%20%CE%E6%CF%20%D1%C7%20%CF%D1%20%E4%C7%C8%E6%CF%ED%20%CF%ED%90%D1%C7%E4%20%E4%E3%ED%9D%C8%ED%E4%E4%CF